البته آنها مي گويند هر كس به من حقيقي خودش آن وقت دست مي يابد و من خود را آن وقت كشف مي كند كه خدا را كشف كرده باشد . شهود من خود ، از شهود خدا هيچ وقت جدا نيست و اين مطلب در قرآن است : " و لا تكونوا كالذين نسوا الله فانسيهم انفسهم اولئك هم الفاسقون " ( 1 ) كه داستانش مفصل است . عرفا شديدا توجه دارند كه " من " انسان ، خيلي عميقتر از آن حدي است كه فلاسفه درك كرده اند . محي الدين عربي ( 2 ) ، فلاسفه اي نظير بوعلي را سخت تحقير مي كند مي گويد . . . ( 3 ) سخن شبستري هم عين سخن محي الدين است . ملاي رومي در يك جا عجيب اين مطلب را بيان كرده است ، مي گويد :
اي كه در پيكار ، خود را باخته
ديگران را تو زخود نشناخته
ديگران را تو زخود نشناخته
ديگران را تو زخود نشناخته
1 سوره حشر ، آيه . 19
2.محي الدين عربي چنانكه قبلا گفتيم پدر عرفان اسلامي است و تمام عرفائي كه از قرن هفتم به بعد آمده اند و عرفان نظري داشته اند چه آنهائي كه به زبان فارسي گفته اند ( از قبيل مولوي ) و چه آنهائي كه به زبان عربي گفته اند شاگردهاي مكتب او هستند . عرفان از نظر فكري [ از زمان او ] خيلي توسعه پيدا كرده است .
3. [ افتادگي از نوار است ] .