پيشرفت عالم انسانيت منافي است " . مي گويد تساوي حقوق همه انسانها غلط است ، زيرا سبب مي شود ضعيفها را در حد قويها نگهداريم و ديگر قويهاي بيچاره ! هم پيش نروند . بگذار ضعيفها پايمال بشوند تا ميدان براي قوي باز شود ، وقتي ميدان براي قوي باز شد " انسان برتر " به وجود مي آيد . " مردم بايد دو دسته باشند : يكي زبردستان و خواجگان و يكي زيردستان و بندگان ، و اصالت و شرف متعلق به زبردستان است و آنها غايت وجودند ( 1 ) و زيردستان آلت و وسيله اجراي اغراض ايشان مي باشند . . . هيئت اجتماعيه و مدنيت براي پيشرفت كار آن طبقه شريف تشكيل شده است ، نه چنانكه گمان رفته است كه زبردستان براي حفظ زيردستانند " . مي گويد اجتماع فقط براي اين است كه اقويا به نوائي برسند و ضعفا حكم چهارپايان را دارند كه بايد براي اقويا باركشي كنند . به عقيده او ، اينكه سعدي مي گويد :
گوسفند از براي چوپان نيست
بلكه چوپان براي خدمت اوست
بلكه چوپان براي خدمت اوست
بلكه چوپان براي خدمت اوست
1 يعني خلقت براي آنهاست .