انسان کامل نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
در زبان عربي دو كلمه نزديك به يكديگر نه عين يكديگر داريم و ضد اين دو كلمه يك كلمه است ، يعني آن كلمه گاهي در ضد اين به كار مي رود و گاهي در ضد آن . در فارسي حتي خود آن دو كلمه را هم نداريم ، يعني به جاي آن دو كلمه ، فقط يك كلمه داريم ، آن دو كلمه عربي يكي ( كمال ) است و ديگري ( تمام ) . گاهي در عربي " كامل " گفته مي شود و گاهي ( تام ) و در مقابل هر دو ( ناقص ) گفته مي شود ، [ چنانكه در فارسي اينچنين مي گوئيم : ] اين كامل است و آن ناقص ، اين تام است ، تمام است و آن ديگري ناقص .در يك آيه از قرآن هر دو كلمه آمده است : " اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي " ( 1 ) [ امروز ] دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم . نفرمود : اتممت [ عليكم ] دينكم " ، و همچنين نفرمود : ( اكملت لكم نعمتي ) ، مي گويند اگر چنين گفته بود از نظر دستور زبان عربي درست نبود . حال فرق اين دو كلمه چيست ؟ ما اگر فرق اين دو را نگوئيم ، نمي توانيم بحثمان را شروع كنيم ، يعني شروع بحث ما ، از دانستن معني اين دو كلمه است . " تمام " براي يك شي ء در جائي گفته مي شود كه همه آنچه براي اصل وجود آن لازم است ، به وجود آمده باشد ، يعني اگر بعضي از آن چيزها به وجود نيامده باشد ، اين شي ء در ماهيت خودش ناقص است ، [ به طوري كه ] مي توان گفت كه وجودش كسر برمي دارد :