انسان کامل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انسان کامل - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خاطر ناراحتي و يا اينكه هر شب اينطور بوده است - بار ديگر به مصلاي پدر رفت . اميرالمؤمنين براي امام حسن و امام حسين كه از اولاد زهرا بودند ، احترام خاصي قائل بود و احترام پيغمبر و زهرا را در احترام به اينها [ مي دانست ] . به فرزندش فرمود : ملكتني عيني و انا جالس فسنح لي رسول الله ( ص ) فقلت : يا رسول الله ما ذا لقيت من امتك من الاود و اللدد ! فقال : ادع عليهم . فقلت : ابدلني الله بهم خيرا منهم ، و ابدلهم بي شرا لهم مني ( 1 ) پسر جان ! يكدفعه در عالم رؤيا پيغمبر در برابرم ظاهر و مجسم شد ، تا پيغمبر را ديدم ، عرض كردم : يا رسول الله ! من از دست اين امت تو چه خون دلي خوردم ! واقعا ناهماهنگي مردم با علي و آماده نبودن آنها براي راهي كه علي پيش پاي آنها گذاشته بود ، عجيب است .

چه خون دلهايي كه خورد ! آن اصحاب عايشه و آن نقض بيعتشان و آن معاويه و آن نيرنگها و جنايتها ! معاويه يكي از دهات عالم است ، يعني يكي از آن زيركهاي دنياست ، مي فهميد چه چيزهايي دل علي را آتش مي زند ، مخصوصا همان كارها را مي كرد .

در آخر كار هم ، اين خوارج و خشكه مقدسها بودند كه از روي كمال عقيده و ايمان و خلوص ، علي ( ع ) را تكفير و تفسيق مي كردند . نمي دانيد اينها با علي چه كردند ! واقعا انسان وقتي مصائب اميرالمؤمنين را مي بيند ، حيرت مي كند ! يك كوه هم طاقت ندارد اينقدر مصيبت را [ تحمل كند ] . درد دل خود را با كه بگويد ؟ حال كه پيغمبر را در عالم رؤيا مي بيند ، مي گويد : يا رسول الله ماذا لقيت من


1. نهج البلاغه ، خطبه . 68

/ 202