انسان کامل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انسان کامل - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عابدي را كه به كوهي پناه برده و آنجا مشغول عبادت است ، توصيف و تمجيد مي كند . مي گويد من به او گفتم كه تو چرا به شهر نمي آئي كه به مردم خدمت كني . ( 1 ) عابد يك عذري مي آورد ، سعدي هم سكوت مي كند ، مثل اينكه عذر عابد را قبول كرده است ، مي گويد :




  • بگفت آنجا پري رويان نغزند
    چوگل بسيار شد پيلان بلغزند



  • چوگل بسيار شد پيلان بلغزند
    چوگل بسيار شد پيلان بلغزند



پري رويان نغز در شهر هستند ، اگر چشمم به آنها بيفتد ، اختيار خودم را ندارم و نمي توانم خودم را ضبط كنم ، [ لذا ] آمده ام خودم را در دامن غار حبس كرده ام . ماشاءالله به اين كمال ! آدم برود خودش را يك جا حبس كند [ كه به كمال برسد ] ؟ اين كه كمال نشد .

آقاي سعدي ! قرآن احسن القصص را براي شما نقل كرده است . احسن القصص قرآن ، داستان يوسف است ، داستان يوسف ، داستان " انه من يتق و يصبر " ( 2 ) است ، يعني قرآن مي گويد تو هم يوسف باش ! تمام امكانات و شرايط براي كامجويي فراهم شده و حتي راه فرار بسته است ولي در عين حال ، عفت خود را حفظ مي كند و درهاي بسته را به روي خود باز مي كند . يوسف ، جواني عزب و بدون زن و در نهايت درجه زيبايي

1 البته سعدي ضد اين مطلب را هم در جاي ديگر گفته است :




  • صاحبدلي به مدرسه آمد زخانقاه
    بشكست عهد صحبت اهل طريق را
    گفت آن گليم خويش برون مي برد زموج



  • بشكست عهد صحبت اهل طريق را
    گفت آن گليم خويش برون مي برد زموج
    گفت آن گليم خويش برون مي برد زموج




و ين سعي مي كند كه بگيرد غريق را كه در فرق عالم و عابد ، حرف درستي گفته است .

2.سوره يوسف ، آيه . 90

/ 202