انسان کامل نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اگر يك نفر ستاره شناس است ، معنايش اين نيست كه به ستاره گرايشي هم دارد ، نه ، ستاره را مي شناسد . اگر يك نفر معدن شناس يا آب شناس است ، معنايش اين نيست كه به معدن يا آب گرايشي هم دارد . ممكن است انسان چيزي را بشناسد كه از آن بسيار تنفر دارد . احيانا در سياستها ، دشمن ، دشمن خود را از خودش بهتر مي شناسد . مثلا ممكن است افرادي كه در اسرائيل عرب شناس و مسلمان شناس و حتي به يك معنا اسلام شناس باشند ، از تعداد اينگونه افراد در بين خود مسلمانان ، بيشتر باشند .مسلم است كه در اسرائيل مصرشناس ، سوريه شناس يا الجزاير شناس خيلي بيشتر از ايران وجود دارد . اصلا در ايران شايد مصر شناس واقعي يك نفر هم نداشته باشيم ، ولي آنها صدها نفر دارند . در مصر هم اسرائيل شناس خيلي زياد دارند . ولي آيا معني اينكه اسرائيل ، مصر را مي شناسد اين است كه نسبت به آن گرايش دارد ؟ يا معني اينكه مصر ، اسرائيل را مي شناسد اين است كه نسبت به آن گرايش دارد ؟ اتفاقا برعكس است ، چون اينها از يكديگر تنفر دارند . علماي مسلمين مي گويند دليل آنكه ايمان اسلام فقط شناخت نيست آنچنانكه فلاسفه ادعا مي كنند اين است كه قرآن بهترين نمونه ها را از بهترين شناسنده ها آورده است ، عاليترين شناسنده ها را معرفي كرده كه خدا را در حد اعلا مي شناسد ، پيغمبرها را در حد اعلا مي شناسد ، حجتهاي خدا را در حد اعلا مي شناسد و معاد را هم در حد اعلا مي شناسد ، اما كافر است و مسلمان نيست . او كيست ؟ شيطان ! آيا شيطان ، خدا را درك مي كند و خداشناس است يا ضد خدا و ماترياليست است و خدا را قبول ندارد ؟ شيطان خيلي
بيشتر از ما و شما خدا را مي شناسد ، چندين هزار سال هم خدا را عبادت كرده است . قرآن به ما مي گويد به ملائكه ايمان بياوريد . آيا شيطان ، ملائكه را مي شناسد يا نه ؟ سالها ، بلكه هزارها سال با ملائكه هم صف بوده و در يك كلاس كار مي كرده اند ، از من و شما ، جبرئيل را بهتر مي شناسد . پيغمبران را چطور ؟ آيا پيغمبران را مي شناسد و مي داند كه اينها پيغمبرند يا نه ؟ همه را از ما بهتر مي شناسد . معاد را چطور ؟ خودش هميشه با خدا راجع به قيامت صحبت مي كند ، معاد را هم كاملا مي شناسد ولي در عين حال چرا قرآن ، شيطان را كافر مي خواند ؟ مي فرمايد : و كان من الكافرين ( 1 ) . اگر ايمان آنچنانكه فلاسفه گفته اند فقط شناخت مي بود ، شيطان بايد اول مؤمن باشد ولي شيطان ، مؤمن نيست . چون او شناسنده جاحد است ، يعني مي شناسد ولي در عين حال عناد و مخالفت مي ورزد ، در مقابل حقيقتي كه مي شناسد ، تسليم نيست ، گرايش به آن حقيقت ندارد ، علاقه به آن حقيقت ندارد ، حركت به سوي آن حقيقت ندارد . پس ايمان ، فقط شناخت نيست .پس اينكه بسياري از حكماي ما در [ تفسير ] اين سوره مباركه كه مي فرمايد : " و التين و الزيتون(*)و طور سينين (*) و هذا البلد الامين (*)لقد خلقنا الانسان في احسن تقويم (*)ثم رددناه اسفل سافلين (*) الا الذين امنوا و عملوا الصالحات " ( 2 ) مي گويند : " الا الذين امنوا " يعني حكمت نظري و " عملوا الصالحات " يعني حكمت عملي ، صحيح نيست . چيزي بالاتر از حكمت نظري در " الا الذين امنوا "