داستان راستان جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
بني آدم اعضاي يك پيكرند كه در آفرينش ز يك گوهرند چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار در خطبه اي كه خود عمر هنگام فرستادن سپاه به ايران ايراد كرد نيز به مضمون اين حديث اشاره كرد و گفت : " ان الله عزوجل قد جمع علي الاسلام اهله فالف بين القلوب و جعلهم فيه اخوانا و المسلمون فيما بينهم كالجسد لا يخلو منه شي ء من شي ء اصاب غيره ، و كذلك يحق علي المسلمين ان يكونوا و امرهم شوري بينهم بين ذوي الراي منهم " يعني خداوند اهل اسلام را گرد محور اسلام جمع كرده است . دلهاي آنها را به هم الفت داده و آنها را برادر يكديگر قرار داده است . مسلمانان با خودشان مانند يك پيكرند ، آنچه به عضوي اصابت كند به همه عضوها اصابت مي كند . شايسته مسلمانان اين است كه اينچنين باشند ، كار خود را با مشورت و رأي اهل رأي و نظر اداره مي كنند ( يا شايسته مسلمين اين است كه امور خود را با مشورت اداره كنند ) ابن اثير ، جلد 2 ، صفحه . 310 ب - المسلمون تتكافؤ دمائهم ، يسعي بذمتهم ادناهم ، و هم يد علي من سواهم . يعني مسلمانان خونشان برابر است . كوچكترين آنها قراردادشان را محترم مي شمارد ، آنها در برابر دشمن مانند يك دست مي باشند .در كار مسلمانان مشورت كرد ، به آنها گفت : چگونه ديديد اينها را ؟ آيا در همه عمر سخني بلندتر و محكمتر و روشنتر از سخنان اين مرد شنيده ايد . اكنون نظر شما چيست ؟ " ممكن نيست ما به دين اين سگ در آييم ، مگر نديدي چه لباسهاي كهنه و تندرسي پوشيده بود ؟ ! " - " شما به لباس چكار داريد ، فكر و سخن را ببينيد ، عمل و روش را ملاحظه كنيد " . سخن رستم مورد پذيرش آنان قرار نگرفت . آنها آن قدر گرفتار غرور بودند كه حقايق روشن را درك نمي كردند . رستم ديد هم عقيده و همفكري ندارد . پس از اين سلسله مذاكرات ديگر با نمايندگان مسلمانان و مشورت و زعماي سپاه خود ، نتوانست راه حلي پيدا كند ، آماده كار زار شد ، و چنان شكست سختي خورد كه تاريخ كمتر به ياد دارد . جان خويش را نيز در راه خيره سري ديگران از دست داد " ( 1 ) .