داستان راستان جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
عبارت اين است : لا و الله ، او يؤخذ للضعيف حقه من القوي غير متعتع . اين جمله از كلام رسول اكرم - صلي الله عليه و آله - اقتباس شده است . خود اميرالمؤمنين و صحابه ديگر از رسول خدا نقل كرده اند كه مكرر مي فرمود : لن تقدس امه حتي يؤخذ للضعيف حقه من القوي غير متعتع - كافي ، باب امر به معروف و نهي از منكر ، ايضا نهج البلاغه ، فرمان مالك اشتر - يعني هرگز ملتي منزه و قابل احترام نخواهد شد ، مگر اينكه به پايه اي برسد كه حق ضعيف از قوي باز ستانده شود ، بدون آنكه زبان ضعيف در مقابل قوي به لكنت بيفتد .اين بانو كه زن تو است از تو شكايت دارد ، مي گويد : تو به او ظلم و او را از خانه بيرون كرده اي . بعلاوه تهديد به كتك نموده اي . من آمده ام به تو بگويم از خدا بترس و با زن خود نيكي و مهرباني كن " . - " به تو چه مربوط كه من با زنم خوب رفتار كرده ام يا بد ، بلي من او را تهديد به كتك كرده ام ، اما حالا كه رفته تو را آورده و تو از جانب او حرف مي زني او را زنده زنده آتش خواهم زد " . علي از گستاخي جوان بر آشفت ، دست به قبضه شمشير برد و از غلاف بيرون كشيد . آنگاه گفت : " من تو را اندرز مي دهم و امر به معروف و نهي از منكر مي كنم ، تو اين طور جواب مرا مي دهي ، صريحا مي گويي من اين زن را خواهم سوزاند ، خيال كرده اي دنيا اين قدر بي حساب است " . فرياد علي كه بلند شد مردم عابر از گوشه و كنار جمع شدند ، هر كس كه مي آمد در مقابل علي تعظيمي مي كرد و مي گفت : " السلام عليك يا اميرالمؤمنين " . جوان مغرور ، تازه متوجه شد با چه كسي رو به رو است ، خود را باخت و به التماس افتاد . يا اميرالمؤمنين مرا ببخش ، به خطاي خود اعتراف مي كنم . از اين ساعت قول مي دهم مطيع و فرمانبردار زنم باشم ، هر چه فرمان دهد اطاعت كنم . علي رو كرد به آن زن و فرمود : " اكنون برو به خانه خود ، اما تو هم مواظب باش كه طوري رفتار نكني كه او را به اين چنين اعمالي وادار كني !
" ( 1 )