ايام محاصره عثمان - ترجمه الغدیر جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 18

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید







ايام محاصره عثمان

تمام آنچه در آن كشمكشها رخ داده و همه آنچه در اثناى گفتگو و مباحثات بر زبان رفته از شعار گرفته تا سوال و جواب، حكايت از صلاح و تقوى و راستروى آن مردم ميكند و بر اين دلالت دارد كه آنها

-مخالفان عثمان و سياست و رويه اش

- فقط بخاطر خدا و براى اين كه ديده اند به قوانين و تعاليمش عمل نميشود برآشفته و خشمگين گشته اند، و هيچ تقاضا و دعوتى جز اين نداشته اند كه به حكم الهى عمل و رفتار شود، و تنها بر اين هدف قيام كرده اند كه كژيهاى پديد آمده در حكومت و نظام جامعه و روابط عمومى را بزدايند و به راستى آئين باز آرند، موضع مخالفى را كه در برابر حكومت عثمان اتخاذ كرده اند هرگز باين غرض نبود، كه به استاندارى يا حكومت برسند يا پولى به چنگ آورند، بهمين سبب هر گاه ميديده اند عثمان دست از بدعتهايش برگرفته به تقاضاهاى حقه آنان ميگرايد خشنود گشته از او رضايت مينموده اند، و چون مشاهده كرده اندكه از خلافكارى و انحرافاتش دست نميكشد و بر ادامه آنها لجاجت بخرج ميدهد و پيمانهائى را كه دائر بر بازگشت به قرآن و سنت مى بندد پى در پى زير پا ميگذارد و يقين كرده اند كه از گناه دست بردار نيست وظيفه خويش ديده اند كه مخالفت با او و رويه اش را ادامه دهند و نهى از منكرو امر بمعروف را در عالى ترين و مهم ترين شكل آن بطور وسيع و در مقياس جامعه همچنان پيشه خويش گردانند و درزدودن منكرات عمومى و سياسى كه اساس دولت و ملت را به
تباهى و انحراف آلوده بكوشند و چندان در اين طريق حق كوشيده اند تا آن سرانجام رخ داده است.

آن جماعت هر گاه قصد و نيتى جز اين ميداشتند و خواستار چيزى جز اين ميبودند هرگز اميرالمومنين على "ع" بخشى از آنان را كه اهل مصر بودند چنان ستايش نميكرد و مورد تمجيد قرار نميداد و در نامه اش به مردم مصر اشاره بديشان نميگفت: " به مردمى كه براى خدا و آنگاه كه در زمين "يا كشور" اش مورد نافرمانى قرار گرفت و حقش نديده و پايمال گشت برآشفتند... "، و نيز در فرهنگ اصحاب پيامبر "ص" و كتبى كه در شرح حالشان بنگارش آمده آنهمه مدح و ثنا در حقشان صورت نميگرفت آنهم پس از موضعگيرى خصمانه و تندى كه در برابر عثمان داشته اند و شركت مجدانه در سرنگونى و قتلش. حتى اگر از كسى كارهائى بسيار كوچكتر و سهلتر از آنچه از انقلابيون و مخالفان عثمان در حق او سر زده در حق يك فرد عادى از مسلمانان سر بزند جنايتى بخشايش ناپذير شمرده ميشود و گناهى ناموجه وعذر ناپذير، و مرتكب آن به سياهچال خوارى و بيقدرى و محكوميت فرو ميافتدو هيچ احترام و قدرى برايش نميماند وهيچكس او را به چيزى نميشمارد، ولى مى بينيم در مورد كسانى كه عليه عثمان شوريده اند چنين نشده بلكه عزت و قدر و شكوهشان را حفظ كرده اند.

/ 167