نامه هايى كه عثمان در دوره محاصره نوشته است
طبرى مينويسد: " علت اين كه مردم مصر بعد از روانه شدن بسوى ديارشانبه مدينه و بطرف عثمان بازگشتنداين بود كه به نوكر عثمان برخوردند كه بر شترى از آن او سوار بود و نامه اى براى استاندار مصر همراه داشت باين مضمون كه عده اى از آنان را بكشدو جمعى را به دار آويزد. وقتى پيش عثمان آمدند پرسيدند: اين نوكر تو است؟ گفت: بله، نوكر من است، امابى اطلاع من براه افتاده است. پرسيدند: شتر تو است؟ گفت: آنرا بى اجازه ام برگرفته است. گفتند: مهر تو است؟ گفت: آنرا بپاى نامه زده اند.
عبد الرحمن بن عديس هنگامى كه مصريان به مدينه برگشتند چنين سرده است: از بلبيس "شهرى در ده فرسخى قاهره از سوى شام" و آباديهاى مصر توده هاى انبوهى از مردم روى آورده اند و همه خواستار و در پى اين هستند كه حق خدا را "و حقى را كه بموجب قانون خدا دارند" از وليد بگيرند.
و از عثمان و از سعيد خداياما را در حالى باز گردان كه حق خويش گرفته و به مقصود رسيده باشيم.
عثمان چون ديد كه چه بر سرش آمده و چگونه مردم از هر سو بر او شوريده و همداستان گشته اند به معاويه بن ابى سفيان كه در شام بود چنين نوشت: