نگاه ديگري به روايات حياء عثمان - ترجمه الغدیر جلد 18

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 18

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نگاه ديگري به روايات حياء عثمان

دگر باربه روايت شرم و حياى عثمان برگرديم وآنرا از ديگر لحاظ مطالعه كنيم. سازنده آن مفتون عثمان بوده و فقط يك چيز را منظور داشته و آن بزرگ كردن عثمان و فضيلت ساختن براى او بوده است و هيچ نينديشيده كه با اثبات چنين فضيلتى براى عثمان همان فضيلت را از پيامبر اكرم "ص" سلب مينمايد، يا انديشيده، و در اين كار تعمد داشته است به پيامبر اكرم نسبت داده كه رانهاى خويش را در برابر اصحابش عريان
نموده و اعتنائى به حضورشان نكرده تا وقتى كسى سر رسيده كه فرشتگان از او در شرمند، آنگاه رانهاى خويش را پوشانده است.

ميگوئيم: اولا

- اين كار را مردان بزرگ و عاليمقام هيچ ملتى مرتكب نميشوند، و فقط افراد طبقات بى فرهنگ مثل اعراب بيابان گرد ممكن است دست به آن بزنند. پيامبرى كه در وقار و متانتش طعنه به كوهساران ميزند و در معرفت دريائى بيكران است و در حيا چنان كه ابو سعيد خدرى ميگويد: " از دوشيزه در حجاب شرمگين تر است و چون چيزى را ناخوشايند داشت در چهره اش مى خوانديم "، و خدا چنان ادب و اخلاقش آموخته كه هيچ ناپسندى در وى يافت نشده و چندان تهذيبش كرده كه خلق و خويش بدان عظمت رسيده كه در حقش فرمايد: " براستى تو داراى خلق و خوى عظيمى هستى "، هيچ مومن فهميده اى كه او را شناخته و به عظمتش پى برده باشد جرات و جسارت اين را ندارد كه چنين نسبتى

- كه در روايت جعلى و دروغين آمده

- به وى بدهد.

ثانيا

- شريعتى كه حضرتش آورده و مكتب اخلاقى اش ران را " عورت " و از محلهاى پنهانى كردنى بدن شمرده و دستور پوشاندش را داده است.

1 - احمد حنبل پيشواى حنبليان در " مسند " خويش روايتى از قول محمد بن جحش

- خويشاوند پيامبر "ص"

- ثبت كرده كه " پيامبر "ص" از كنار معمركه در كنار مسجد سر پا نشسته و قسمتى از رانش ديده ميشد بگذشت. به او گفت: رانت را بپوش معمر زيرا ران از محلهاى پوشيدنى بدن است. "

/ 167