شعراء غدير در قرن 09
ضياء الدين هادى
تولد 758"غديريه" وفات 822خدايراسپاس كه روان و جان آفريد، خدايى كه آفريدگار مخلوقات و مخصوص به صفت قدم است.
آنگاه بر كسى درود باد، كه شرافتش از همه آفريدگان بالاتر، و از همه عرب و عجم گراميتر است.
يعنى درود بر محمد مصطفى، كه از قبيله " مضر " برگزيده شد، و خاتم پيامبران و نمونه اخلاق ستوده گرديد.
از آن غلوى كه نصارى در خصوص پيامبر خود مى كنند، بگذر. و بيرون از آن، هر چه خواهى درباره پيامبر اسلام، از صفات نيك بگوى، و داورى كن.
آنگاه بدان كه علم، دارنده خودرا نجات مى دهد، بنابراين به رشته علم چنگ بزن، و آنرا استوار بگير.
بهترين علم در نظر عارفان، علم كلام است، چرا كه حكمتها را در بر گرفته است.
اين علمى است كه از لحاظ فضل تقدم از همه علوم ممتاز است، پس بر آن رغبت كن و آن را مغتنم بشمار.
بر تو باد كه همواره دقت انديشه و تفكر را بكار ببرى، چرا كه اين راه معرفت خدا است، در اين راه پايدارى كن.
و پس از اين ابيات، شاعر ما " هادى " وارد مباحث كلام شده و برهانهاى مسائل آنرا مطرح گرده و بدنبال آن در خصوص امامت چنين گفته است:
اين طريقه و مذهب ما است كه پيشواى پس از مصطفى، حيدر پهلوانان و دليران است.
يعنى على امير مومنان، آن كسى كه خدا او را به قسم خود مخصوص داشته است.
خدا در آيات مبارك، آنگونه فضل او را ستوده، كه من نتوانم آنرا بنظم بكشم.
درباره او، رسول الله سرور و پيشواى ما، در ايام حج- روز غدير خم- فرموده است:
هر كه من مولا و پيشواى او هستم، على نيز سزاوار پيشوايى و ولايت او است.
پيامبر بزرگوار، در ضمن خطبه غرائى كه در ميان جميع حاضران ادا فرمود ابو الحسن گرامى را، در آن روز گرم و تفته- كه باد سوز ناگى بهمراه داشت- برگرفت.
تا پس از او، گمان نبرند و نگويند كه نص سفارش پيامبر پنهان و پوشيده مانده و بگونه صريح بيان نشده است.
پس بدينسان، على پس از مصطفى جانشين آن بزرگوار است، او فضل تقدم دارد، او كسى است كه بر هيچ بتى نيايش نكرده است.
در هر خير و كمالى سبقت داشته، و در هر جنگى ثبات قدم ورزيده است. اول كسى است كه به قبله مسلمانان نماز خوانده، و آگاهترين مردم
بر قرآن و احكام است.
درميان مردم، نزديكترين مردم به قرابت پيغمبر، و برترين همه مردم از حيث مزايا، و جنگاورترين همگان در پيكارها بود.
همتى والاتر از هر كس، و مقامى شامخ تر در عزم و تصميم داشت.
آنجا كه فاجران بيچاره روزه نمى گرفتند، او شبانگاهان بيش از همه عبادت مى كرد، و بهنگام روزه، روزه مى داشت.
در گفتار، فصيحترين، و در بيان، بليغترين؟ و در دادرسى داد خواهان، دادگرترين مردم بود.
از همه خوشرو تر، از همه گشاده دل تر، و در برابر خواهشگران، از همه عطا بخش تر بوده.
جودش از همه بيش، و مالش، بيش از همه در دسترس استفاده مستمندان، كوه نشينان و همه انسانهاى نيازمند بود
پس چگونه مى توانى كسانى را كه در حلم و اخلاق و خصال، و در شجاعت و فضل بزرگ و تدبير و ورع و كرم عالمگير، با او ياراى برابرى ندارند، بر او مقدم شمارى؟
در دنباله اين شعر
بر يك نسخه خطى از اين منظومه، در تهران اطلاع پيدا كرديم، كه شامل 207 بيت است كه به شيخ حسن رصاص نسبت داده شده و در 25 صفر 1270 به خط سيدمحمد بن اسماعيل يمانى صنعانى حسينى متوفى 1182 نگارش يافته، و اين شخص يكى از شاعران غدير است كه ان شاء الله ذكرش خواهد آمد.