ابن ابى شافين - ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن ابى شافين

در ضبط كنيه شاعر مورد ترجمه ما اختلاف هست، در " سلوه الغريب " سيد على خان مدنى، كنيه او" ابن ابى شافيز " آمده، و سيد الاعيان هم بهمين لفظ نقل كرده است ودر سلافه العصر نيز، سيد مدنى " ابن ابى شافير " آورده"باراء مهمله و بانون" و در " خلاصه الاثر " محبى، ابن ابى شاقين"با قاف و نون" ضبط شده و در " بحار " ابن شافير"با راءمهمله" نقل شده، و اما كنيه او را در همه اشعار بدون هيج اختلافى، " ابن ابى شافين " مى يابيم.

زين الدين حميدى

اى دوست، از اوج آسمان بلند انديشه، راه خود را به خلوتسراى دوست:
- كه از رقيبان بدور است متمايل كن.
- هرگز به معشوقانى، چون سعدى و سلمى و يارانى كه دامن كشان ناز مى فروشند،، دل مبند.
- ناز و محبت دوستان و سرورانى را در دل مسكن بده، كه من در دل خود مسكنى استوار بر آنان ساخته ام.
- به لطف و مهر، حديث كهن عشقى را كه يادش تا احشا و جوارحم اثر كرد است، ياد كن.
- با عطوفت و مهربانى، داستان شوقمندى و عشق، و گريه طولانى ام را در برابر اين بزرگان و سروران، بگستران و منتشر ساز.
- اين پيام مرا، كه در راه آن بزرگان هواى دگر ياران را رها كرده، و سختيهاو گرفتاريها تحمل كرده ام، بر جهانيان بر گوى!

بگو كه در ره عشق، جه مايه برد بارى و سخت كوشى داشته ام، و چقدر خواب، همچون صبر از من سلب شده است.
- صبر، بر ملامت ملامتگران و حرف گيرانى كه كار عشق را به بانگ و ناله سگان قياس مى گيرند.
- صبر در برابر دلى كه از تسلا و تسكين، سخت بيمناك و نگران و ديدگانش با سر شك، خونفشان است.
- آتشى آنچنان در درون دارم، كه هر گاه سيل اشگ نبود، وجودم را يكباره مى سوخت و نابود مى كرد.
- بر حق نيوشان بگو كه اين نفحه جانفراى مسكن فخر و مجد و بزرگوارى و سرورى است، كه مشام جانم را خوش و دلكش آمده است.
- شوق زيارت مهبط وحى، و منزل عزت و بزرگوارى، و آرامگاه فضل


/ 227