ابن ابى الحسن عاملى - ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ابن ابى الحسن عاملى

على عليه السلام بمقام بلند مكارم اخلاق و فضيلت رسيده است، و هواداران شما از از دير گاهان، گرد گوساله ها جمع شده و با شتاب تمام، مردم را از حقيقت بازمى داشته اند. طرفداران شورى، با كين و خصومتى كه در دل داشتند، ازاظهار آن خوددارى كردند و از على عليه السلام روى برتافتند و اين دشمنى پيوسته در دلشان غليان داشت. اى مرو اين دشمنى شما، چه سودى مى توانست داشته باشد؟ و حال آنكه پيامبر مصطفى خاتم انبياء صلى الله عليه و اله درباره او بصراحت سخن گفته، و در روز غدير، او را پيشواى مردم و داراى منطقى استوار و برهانى برنده معرفى گرده است. شما با ستمى كه كرديد، اين مقام را به نا شايستگان سپرديد، و از شخصيت سزاوار، آن را دور كرديد. دل رسول الله صلى الله عليه و اله را با ممانعت دختر وى، از بهره گيرى ميراث پدر، بدرد آوردند و اين چه كار زشتى بوده است؟

اينان چقدر بر مركب گمراهى سوار، و در انجام كارهاى ناشايست استوار بودند. چقدر از ساحت عدل و هدايت بدور افتاده بودند.

پليديها وتبهكاريهاى اينان، بيش از آن است كه افرادى چون من بتوانند آنها را بسلك قلم بكشند و شماره كنند. شما كفران كرديد و سخنان بى اساسى در ستايش افراد ساقط از هر فضيلتى ساختيد. و اين بس نبود كه به يار پيغامبر- آن مرد برگزيده دادگر- بديها و عيبهائى نسبت داديد؟
با گمراهى تمام گفتيد كه على عليه السلام بر پيغمبر صلى الله عليه و اله اسائه ادب كرده، چرا كه دختر ابوجهل ملعون را خواستكارى نموده است.

با وجود اينكه هر گاه اين امر حقيقت داشت و ثابت مى شد، از او كناره مى گرفت و به خشم مى آمد.

بر اين مرد هدايتگر، نسبت پيروى از هواى نفس داديد، و با اين گفته خود، خدا را تكذيب كرديد ".

اين قصيده را علامه سيد احمد عطار درجلد دوم كتاب " الرائق " ذكر كرده است.

شرح حال شاعر

سيد نور الدين على"ثانى" فرزند سيد نور الدين على"بزرگ" پسر حسين پسرابو الحسن موسوى عاملى جبعى است. او يكى از مشايخ طائفه و از بزرگان شيعه است.

از سر آمدان علما است كه علم وادب را با هم جمع كرده، و به زيور تقوى و ورع آراسته است. همچون پدرش، از معاريف خاندان وحى، و از افرادبيهمتاى علم و فضيلت، و چهره اى شناخته شده از شاگردان شهيد ثانى است.

شخصيت مورد بحث ما، پيش پدر بزرگوار سيد شريف طاهر، و در نزد دوشخصيت بزرگوار درس خوانده است: يكى صاحب"المدارك" كه برادر پدرى او بوده، و ديگر شيخ حسن پسر شيخ شهيد ثانى كه برادر مادرى وى بوده و از اينها اجازه روايت دارد.

/ 227