شيخ على عاملى
- حديث صبا، و ياد دختران لطيف اندام را، بر اين عاشق دلشكسته آشكار كن.- و باران اشك رابر مژگان مجروح مى بباران، اشكى كه برگذشته بى بازگشت و عنفوان جوانى نثار مى شود.
- و اجازه بده كه اندوه سر آغاز دوستى و عشق را، از اين دل برتافته از آتش عشق، به هر سوى بپراكنم.
تا مى رسد به ابياتى كه تخلص به مدح امير مومنان عليه السلام كرده، مى گويد:
- ابو الحسن، آن سر چشمه زلال براى تشنگان، و بهترين پذيراى ستمديدگان.
- آن بزرگوار پاك نسبى، كه اوصاف كمالش از حد و حصر بيرون است.
- پيشوايى كه افتخاراتش را در هنگام افتخار، هچ كسى نتواند شمرد.
- و هر شخص نكو خصالى را كه با او مقايسه كنى، ناپسند خواهى يافت.
- كسى كه اعلام هدايت را، پس از آنكه مدروس و فراموش شده بود، دوباره بر افراشت و تازه گردانيد.
- آثار اسلام و آيين حق را- كه از ديده ها محو شده بود- به استوارى بنياد نهاد و زنده كرد.
- در عرصه مكارم و بزرگواريها، تنها فرد شايسته، و درجنگها، پيشرو و پيشتاز دلاوران بود.
- و بدين جهت بود كه پيامبر خدا، آنگاه كه درياى طوفانى حوادث موج مى زد، كليد كارها و اختيار امور را به كف او سپرد.
- آنجا كه در روز غدير، جبرئيل، پيمبر را ندا در داد، كه اين پيام را بمردم برسان.
- هر كس را كه من پيشوايى اويم، وصى من على- صلوات الله عليه- مولاى اوست، و بر شاهد و مشهودى سرورى دارد.
- آن پيشوايى دلاورى كه در كارزار با اشتران"مهريه"، همواره پيشتاز است، و بسوى دشمنان اسلام مى شتابد.