ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تولد شيخ

شيخ بحرانى، در لولوه البحرين ص 20، و شيخ ميرزا حيدر على اصفهانى در اجازه خود، و چندين نفر از اصحاب ما، تولد شيخ بهائى را در بعلبك و در غروب پنجشنبه، سيزده روز مانده به پايان محرم سال 953 دانسته اند و سيد مدنى در " سلافه العصر " مى نويسد: " تولد او در غروب آفتاب روزچهار شنبه سيزده روز مانده به آخر ذى الحجه بسال 953 روى داده است " و همين سخن را محبى در " خلاصه الاثر "آورده است، اما روايت معتبر در اين باره، نوشته اى است كه صاحب " رياض العلماء " در نامه خطى پدر بزرگوار شيخ بهائى يعنى شيخ حسين در شرح حال شيخ بهائى ملاحظه كرده، و در آن چنين نوشته است:
تولد مولودمبارك دخترم درشب دوشنبه سيزدهم صفرسال 950، و تولد برادرش ابو الفضايل محمد بهاء الدين- اصلحه الله وارد شده- بهنگام غروب آفتاب در روز چهارشنبه 27 ذى حجه سال 953 روى داده است.

وفات

دو سيد بزرگوار صاحبان " السلافه " و " الروضه البهيه " و شيخ بزرگوار صاحب حدائق در " لولوه البحرين " آورده اند كه شيخ بهائى، 12 روز مانده به آخر شوال سال 1031 و بروايتى 1031 وفات يافته است. علامه مجلسى اول كه بسال 1070 درگذشته، در " شرح الفقيه " خود چنين مى نويسد: شيخ بهائى در شوال سال 1030 در گذشته است.

روايت " امل الامل " نيز همين تاريخ را تاييد مى كند و چنين مى نويسد: " از مشايخ و اساتيد خود شنيده ايم كه شيخ بهائى بسال 1030 در گذشته، و اين تاريخ درنزد علما معتبر شناخته شده است.

علامه شيخ هاشم اتكانى در پشت جلد " اثنى عشريات " استادش شيخ بهائى، نام سى نفر از شاگردان شيخ را برده، و اجازه اى كه خودش از استاد در رجب بسال 1030 آورده است. و صاحب " مفتاح التواريخ " چنين نوشته است.

شيخ بهائى، روز سه شنبه 12 شوال سال1030 در اصفهان درگذشته، و جنازه او را بر طبق وصيت خودش، بيش از اينكه به خاك بسپارند، به مشهد حضرت رضا عليه السلام بردند و درآن خاك مقدس در جوار آرامگاه آن حضرت دفن كزدند، من بسال 1348 به زيارت قبر او موفق شدم.

علامه شيخ ابراهيم عاملى بازرونى كه شاگرد شيخ بهائى بوده، در رثاى استاد چنين گفته است:

خداوند، پيوسته ابرهاى رحمت خود را بر شيخ انام بهاء الدين بباراند.
- او بزرگمردى بود كه راههاى هدايت را روشن داشته، و با فقدانش دين و آيين جامه سياه به تن كرده است.

ديگر از جامه هاى بزرگى و مجد- از فراوانى اندوه- جزپنبه ها و كهنه و پاره ها چيزى بجاى نمانده است.

آيات و جلوه هاى علم، همه مخفى و مدروس گشته، و خانه هاى احاديث و اخبار ويران شده است.
- بسا انديشه هاى ناب و شايسته كه از ميان رفته، و در بين مردم، جز انديشه هاى عيبناك، چيزى بجشم نمى خورد.
- و چه بسا افكار پست كه من آنرا بهائى نمى شناختم، و جز در زباله دانها محلى براى آن نمى يافتم، در كوههاى بلند علم جاى گرفته است.
- بسا محرابهاى مساجد، كه آنگاه با پرتوهاى روشن بر تافته و درخشان گشته اند، و همه به ياد او گريه سر دادند.
- آرى، خوى بزرگواران اينست كه همواره گرسنگان را اطعام مى كنند، و برهنگان را مى پوشانند.
- چه بزرگوار و با شكوه است آن شخصيتى كه در سرزمين طوس، آنجا كه پهنه آرامگاه عزيز خاندان طهارت آرميده، به خاك رفته است.
- امام هشتم، كه در روز قيامت، از سر احسان وجود، همه باغهاى بهشت را تضمين خواهد كرد.

/ 227