ترجمه الغدیر جلد 22
لطفا منتظر باشید ...
- چند روزى كه در شام براى تدريس حاضر مى شد- درك كرده ام. و هم چنين چندروزى هم در مكه او را ديده ام، و اوپيش از بيست سال در مكه سكونت كرد. و در رثاى مرگ او قصيده اى شامل 72 بيت سروده ام كه چنين آغاز مى شود:
" بر نظير چنين از دست رفته اى- به جاى آنكه سينه ها را چاك كنند- آدميان دلها و جوارح خود را پاره مى كنند. هر آن دلى كه در اين مصيبت از ناراحتى آب نشود بر او نفرين خدا باد مصيبتى كه نزديك است سنگهاى سخت، از سنگينى آن خرد و ذوب بشود.
سيل اشكها در داغ مصيبت او در آن روز جارى گشت، و زمين با آنهمه گستردگى تنگ شد.
نزديكان و دوران همه، بر اين سرود بزرگوار و شريف گريه سر دادند.
آنگاه كه مرگ، از پس طلوع آفتاب براو حمله آورد، درخشش دين الهى از ديده ها پوشيده شده، و جامه سياه پوشيد. و از آن پس، هر شخص جليل درمقايسه با او حقير آمد، و هر زيبايى، در كنار جمال او، ناتمام و معيوب جلوه كرد.
چه كسى بعد از او، سائلان را آذوقه و خواربار خواهد داد؟ و چه كسى بر خواسته خواهندگان پاسخ خواهد گفت؟ چه كسى با انديشه خود مشكلات را حل، و تاريكهاى نابگشوده و اسرار نهان علم را بيان خواهد كرد؟
ديگر در روزگارى كه كمتركسى در تاريكى شب به پيشگاه خدا پناه مى برد، چه كسى پس از او در تيرگيهاى شب دعا خواهد كرد؟
چه كسى در تيرگى شب، از خدا آمرزش خواهد خواست؟ و از اينكه گناهان او را در بر گرفته، اشك خون خواهد ريخت؟
ديگر چه كسى دنيا را با دين، با جاه و مقامى كه دارد، جمع خواهد كرد؟
با در گذشت تو، همه ديده ها بر از دست دادن هدايت، اشك خواهند ريخت، و همواره اشگها در اين سوگ سرازير خواهد شد.
بر صاحب آنهمه تصانيف، اشكهاى خونين از دلها بسوى ديده هاى جارى خواهد شد ".
و باز مى نويسد: او شاعرى اديب و دانشمند، و نويسنده اى گرانقدر و عاليمقام بود. كتابى بنام " شرح مختصر النافع " دارد كه ناتمام مانده، و نيز كتاب " فوائد مكيه " و " شرح اثنى عشريه صلاتيه " شيخ بهائى از اوست. رسالات ديگرى دارد، از جمله رساله اى در تفسير آيه " مودت ذى القربى " و رساله " غنيه المسافر عن المنادى و المسامر " از اوست.