ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

باز از اشعار او است:

هر زمان از بلنديها و تپه ها برقى بدرخشد، اشگ از ديدگانم فرو مى چكد.

- و هر لحظه كه بياد روزگار گذشته مى افتم، جانم از بدن پرواز مى گيرد.

- آه كه چقدر جور اين مهر و دوستى را خواهم كشيد. آغاز و انجام اين سر گذشت چقدر همانند يكديگر است

- آيا آنكه روز روشن دارد، حال افتاده در تنگناى ظلمت را بر مى تابد؟

- در همه آفاق، همچون مثل سائر، بر آن كوه بلند سوگند مى خورند:

- آن كوه ارجمندى كه در مكه، شوق همه مشتاقان بر پايش نثار مى شود.

- دلى كه بهواى آن كعبه بزرگوار مى تپد و پرواز گيرد، همواره به بالهاى پرندگان پيوند خورده است.
در ضمن اين ابيات چنين گفته است:

- آنگاه عيش من خوش و گوار است، كه بر كنار آن آهوى خوش خرام در كنار آن ماه تابنده بيارامم.

- " محمد " صلى الله عليه و اله، همان ماهى است كه فروغ جهانگيرش، همه را مفتخر داشته است.

- خداى بخشاينده، حضرتش را، پيش از آنكه افلاك را بيافريند، خلق فرموده است.

- تا آنكه او را، همچون خورشيدى كه چشم بينندگان را خيره كند، براى هدايت بشر فرستاده است.

- اين پيامبر بزرگ را با حيدر مرتضى عليه السلام تائيد كرده، با شير دلير و زيبايى كه بت شكن بود.

- على مرتضى عليه السلام تا پيامبر زنده بود، ياورى او را كرد. و در همه حال در پيروزى و شكست، يار پيامبر بود.

او بود كه در ميدان كارزار، با تيغ ذو الفقار

- اين شمشير بران

- پهلوانان را بر زمين مى افكند.

شرح حال شاعر ما

- شيخ حسين كركى

- در خلاصه الاثر 94 - 90: 2، رياض الجنه روضه چهارم و الروضه الرابعه" از سيد زنوزى، اجازات بحار مجلسى ص 125، روضات الجنات ص 193 و 557، تتميم امل الامل ابن ابى شبانه، نجوم السماء ص 93، سفينه البحار 273: 1، اعيان الشيعه 156 - 138: 26، فوائد الرضويه 135: 1، شهداء الفضيله ص 123 ديده مى شود و صاحب معجم الاطباء ص 171 او را ستوده و گفته است: " بديعى در كتاب " ذكرى حبيب " از او ياد كرده، و نوشته است: او را بديع الزمان همدانى دوم و پس از ابن حجاج و الواسانى سومين فرد برجسته مى توان دانست.
او مدايح اين شاعر را جمع كرده و آنرا "كنز اللئالى " ناميده و همچنين هجويه هاى اين شاعر زا تحت عنوان " السلاسل و الاغلال " جمع كرده است.

اين شاعردر آخر عمر به كار طبابت پرداخته است تا آخر سخنانش... خداى رفتگان را رحمت كند.


/ 227