ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرح حال شاعر

سيد على خان مشعشعى حويزى پسر سيف خلف پر سيد عبد المطلب، و او
پسر حيدر پسر محسن پسر محمد كه به مهدى ملقب بود، و اوپسر فلاح پسر محمد پسر احمد پسر على پسر احمد پسر رضا پسر ابراهيم پسر هبه الله پسر طبيب پسر احمد پسر محمدپسر قاسم، و او پسر ابو الطحان پسر غياث پسر احمد، و او پسر امام موسى بن جعفر صلوات الله عليهما معروف بن مشعشى و اهل حويزه بود.

او يكى از حاكمان حويزه و حومه آنجا بود. آراسته به جامه هاى نورانى علم بوده. همانگونه كه در ميادين سبقت، پرچم افتخار بر افراشته، و اسبهاى مسابقه را به حركت آورده، و با گوهرهاى ادب دلپذير و گردنبندهاى شعر لاويز مزين گشته است. و پيش از همه اين فضايل، بايد از نسب درخشانى كه به خاندان پيمبر مى رساند و از شاخه هاى امامت نشو و نما مى گيرد، بايد سخن گفت. و او درخشانى و نفحه فشانى را با هم جمع كرده، و همه جا بوى دلنوازش همراه نسيم صبا مشام همگان را خوش مى دارد، و همچون صبحگاهان پرتو مى افكند، از همه اينها گذشته، بايد فضل و دانش بسيار و نيات صالح و عقايد بر حق را بر فضايل او اضافه كرد، كه اينهمه در بلنداى خيره كننده اى در بين ديگر آثار بزرگ عظمت، جلوه اى خاص بدو داده است.

در آثار او، جز تبليغ دين خدا- همان آئينى كه خدا بر بندگانش فرستاده، از توحيد و نبوت و امامت ديگر عقايد راستين- چيز ديگر ديده نمى شود. و با اين اوصاف، از بعضى رجال خانواده خود كه با سخنان خوش ظاهر و بد باطن، و با اباطيل، از راه راست منحرف گرديده اند، كاملا جدا و ممتاز مى باشد.

شيخ حر در " امل الامل "، اورا دانشمندى فاضل و شاعرى اديب و جليل القدر معرفى كرده، و افزوده است كه تاليفاتى نيز در اصول و امامت و غيره دارد.

صاحب " رياض العلماء "او را ستوده و گفته است: او از شاگردان شيخ عبد اللطيف پسر على پسر ابو جامع است، كه اين شخص اخير، شاگرد شيخ بهائى بوده است. آنگاه مى نويسد كه در زمان ما وفات كرده، و فرزندان بسيارى
از دختر و پسر از خود بيادگار گذاشته، و تا امروز حكومت اين شهرها يكى پس از ديگرى در دست اولاد او بوده و اين سال 1117 مى باشد. برخى فرزندانش به تحصيل علم نيز اشتغال ورزيدند، و گروهى از فرزندان و نوادگان و نزديكانش در جنگى كه بين اعراب اين ولايات و فرزندان وى- كه فرمانرواى اين ولايات بودند- در گرفته، به شهادت رسيده اند.

سيد جزايرى نيز در " الانوار النعمانيه "با جمله هاى احترام آميزى از وى ياد كرده است.

از سيد على خان، شيخ حسين پسر محيى الدين عبد اللطيف پر ابو جامع اجازه روايت دارد، و او خود از شيخ على زين الدين نوه شهيد ثانى- بنابر آنچه از " مستدرك " 408 - 406: 3 بر مى آيد- روايت مى كند.

اما آثارى كه در علم و دين و ادب، از خود بجاى گذاشته، بقرار زير است:

1 - النور المبين فى الحديث، در چهار جلد، در اثبات نص بر حقانيت على عليه السلام كه اين كتاب را بسال1083 تاليف كرده است.

2 - تفسير القرآن الكريم، در چهار جلد كه تا سوره " الرحمن " رسيده و آنرا"منتخب التفاسير" ناميده است.

3 - خير المقال كه شرح قصيده مقصوره اوست در 4 مجلد، در موضوع ادبيات و نبوت و امامت.

4 - نكت البيان، كه در يك جلد فراهم شده.

/ 227