ترجمه الغدیر جلد 22
لطفا منتظر باشید ...
- گفت: شمشيرى جز ذو الفقار و جوانمردى چون على عليه السلام نيست. اين وصف برگزيده بر گزيدگان.
- و فرشتگان از حمله هاى دلاورانه او در شگفت ماندند، و اين حماسه نقش كتيبه ها و سينه تاريخ خواهد بود.
- اين درى بود كه پيمبر آن را گشود، و ديگر صحابه را يارايى چنين مقامى نيست.
- اين افتخار كه پيغمبر فرمود: من ترساننده و بيم دهنده ام، و تو راهنمايى و هدايت كننده.
- و نيز فرموده: تو براى من، بمنزله هارونى براى موسى، تفاوتى كه هست اينكه پس از من پيمبرى نخواهدآمد.
- گذشته از افتخارات ياد شده، اين افتخار براى على عليه السلام كافى است كه كسى كه در نمازهاى واجب، صلوات بر او نفرستد، نمازش پذيرفته نيست.
- خداى، زهراى بتول را همسر او قرار داد، و همه فرشتگان و روح الامين بر اين پيوند گواهى دادند.
- آفتاب، در سرزمين، از پس غروب، به پاس مقام على عليه السلام دوباره بازگشت و از ميان شب تيره ظلمانى تابيدن گرفت.
- و خداى، در پگاه طائف، او را مخاطب قرار داد. و اين فضيلتى است كه بكسى نسبت داده نمى شود.
- در شب قدر، فرشتگان و روح قدس، بر پيشگاهش نازل مى گشتند.
- و فرداى قيامت نيز، موازين بندگان به كف او سپرده مى شود. هر كه را بخواهد، تخفيف دهد يا ندهد.
- آتش جهنم و باغهاى بهشت، همه در پيروى فرمان اويند. هر كس را خواهد، به بهشت يا آتش مى فرستد.
- اوست كه جان خود را فداى پيمبر كرده، و در فراش او خوابيد. اين مواساتى و ايثارى است كه عقل، از درك آن عاجز است.
وحى در كنار او و در خاندان او بود، كه بر پيغمبر نازل مى شد. و آيات كتاب الهى، از هم تفضيل مى يافتند.
- و همو بود كه بر كتف پيامبر سوار، بتها را همگى شكست و پائين انداخت اين عزت و سعادتى است كه به او اختصاص دارد.