عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل
- با صفاى عشق خود، همه عشاق را زنده كردى، اى امامى كه جان و دين و ايمانم در راه تو فدا باد، - تا آنگاه كه باران لطف تو جارى است، و تا آنگاه كه شب و روز و آفتاب و ماه در گرد شند. تمام اين قصيده كه 91بيت است، تماما در جلد دوم كتاب " الرائق " تاليف علامه سيد احمد عطا ذكر شده، و هم چنين 89 بيت آن در ص 197 كتاب نجوم السماء، و بخشى از آن هم در كتاب " فارسنامه ناصرى " ج 230: 2، و تعدادى از ابياتش در حاشيه نهج البلاغه طبع ايران 1310 آمده است. علامه سيد محمد حسين شهرستانى، مخمسى به اقتفاى از اين قصيده در چهل و يك بيت، بسال 1315 سروده، كه بيت يازدهم چنين شرع مى شود: - لشگر اندوه، در ايران بر من هجوم آورده، و همه شبها از اندوه فراق در اضظطرابم. - ياد آن پيشوايى كه در سرزمين كوفه آرميده، مرا در تب و تاب داشته، باد شمال كجا است كه پيام مرا بدو رساند؟ - اين بادى كه از من مى گذرد، و مرا بفراموشى مى سپارد، پيام اين شيفته و عاشق را بدان سر زمين ببرد؟ - بسوى آن كسى كه خدا طينت او را پاك آفريده، و پيامبر برگزيده اش صلى الله عليه و اله بر شيعيانش مژده داده است. - به آستان كسى كه مشمول محبت ذوى القربى است، محبتى كه از سوى خدا بر هر كه خدا را مى پرستد، واجب آمده است. - بر همه آفريدگان، از جن و انس، مهرش واجب شده است.