ترجمه الغدیر جلد 22
لطفا منتظر باشید ...
- او باميد دريافت قبسى پيش رفت تا بنزديكى آن آتش رفت. و از كنار غربى ساحل ندايى شنيد كه منم پروردگار آفريننده بزرگ وبى همتا.
- راز اين آتش موسى همانا حيدر است اين دانشور بليغ با كفايت.
- هر گاه جنگ پيش روى او رخ مى داد بر مى خاست و هرگز پشت نمى كرد.
- چه پهلوانانى كه با تيغ او تكه تكه شده و چه گرگهايى كه بنيروى بازوانش قطعه قطعه گرديدند.
- او پسر عموى مصطفى و كسى است كه از درختستان او بهترين نهالها سر كشيده. - گنجينه علم الهى و آفتاب هدايت و وجودى است كه فروغ رخشانش كاستى پذير نيست.
- او مهبط وحى است كه كسى به فضل او نمى رسد و به كنه ذاتش خرد و هم پى نمى برد.
- او دنيا را طلاق داد و هرگز بدان خشنود نشد و آنرا پسند نكرد و خوراك و پوشاك بر خود نگزيد.
- شبها را باعبادت و تقديس خدا بروز مى آورد و محراب و مجلس بوجودش مباهات مى كردند.
- درياى بيكران بخشش و كرم و فرمانرواى سر شناس ولايت بزرگيها و مكارم بود.
- آنگاه كه بر فراز منبرمى رفت زبان مردم از ملاحظه بلاغتش لال و الكن مى گرديد.
- از الفاظ وكلمات چنان حكمتى نمايان مى ساخت كه دانشوران نوانا و زبر دست را در حيرت مى افكند.