ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بعث الهوى شوقى الى ام القرى

اين شاعر، با دانشمندان يمن جنوبى، مكاتبان، مشاعره و رفت و آمد و با كسانى مثل: اسماعيل مقرى، و نظارى و ابن خياط- همان كسى كه از او اجازه دريافت كرده- روابط نزديك داشته، و با دانشمندان تهامه مثل: ناشرى و نفيس علوى كه حنفى بودو نسبت به عتكى مى رساند، و هم چنين با دانشمندان " مخاليف و هواز " همچون فقيه محمد بن حسن سود- عابد مشهور مكه كه خود يكى از واصلان وادى طريقت بود- مراسله و مشاعره داشته است. اين دانشمند، با همه اين علماو ديگران مراوده داشته، و نامش در نزد همه

بزرگان كشورها- حتى در مصر با وجود خشونت و دشمنى اهالى آنجا- مورد احترام و زبانزد بود.

چنانكه شرح حال او و برادرش محمد را، حافظ علامه ابن حجر عسقلانى مصرى در تاريخ خود آورده و از هر دو تمجيدكرده است.

ضياء الدين هادى در ناحيه" ذمار " در نوزدهم ذى حجه سال 822 وفات يافت و تولدش روز جمعه 27 محرم سال 758 بوده است مرگ او بر اهل بيت خود فاجعه بسيار بزرگى بود و گران تمام شد، چنانكه از سطح معمول صاحبان ثروت در شهرها و بلاد محروم شدند، و گروهى درمرگش مرثيه گفته اند. و بهترين مراثى از آن ميان، رثاى فقيه اديب عبد الله بن عتيق معروف به " مزاج مروعى " است. اين بود خلاصه اى از آنچه در " مطلع البدور " نقل شده است.

شمس الدين سخاوى در " الضوء اللامع " ج 10 ص 206 از اين شاعر ذكر ذكر كرده وگفته است: شيخ ما، در " اخبار " خود از او ياد كرده و گفته است كه اين شاعر به علوم ادبى توجه خاص كرده و در آن سر آمد بوده و منصور فرماندار صنعاء را مدح گفته و در روزعرفه سال 822"22"وفات يافته است. و " ابن فهد " در " معجم " خود نوشته است كه: اين شاعر، خوش سخن بوده، و فضلا به شنيدن كلامش رغبت مى كردند، و مولفاتى نيز داشته و ازآن جمله است: " الطرازين المعلمين فى فضائل الحرمين " و " القصيده البديعيه فى الكعبه اليمينه الثمينه " كه مطلع آن قصيده اين است:

خيال وآرزوى وصال ليلى، شبانه به من روى آورد، و دلم را در شكوه و لطايف بيكرانش، و اله و سرگردان ساخت.

و سخاوى درباره برادر اين شاعر " محمد بن ابراهيم بن على " شرحى آورده و درضمن آن گفته است: تقريبا در سال 765متولد شد و در شاعرى ممارست

كرد و در آن استاد شد و دررد فرقه زيديه كتابى بنام " العواصم و القواسم فى الذب عن سنه ابى القاسم "و همين كتاب را در كتاب ديگرى به نام" الروض الباسم عن سنه ابى القاسم " خلاصه كرده است و تقى بن فهد در معجم خود يارى از اين معنى كرده و ضمن ابياتى گفته است:

دانش ميراث پيامبراست، و در حديث نيز چنين آمده و علما ورثه انبياء هستند.

هر گاه خواسته باشى كه اين حقيقت را بدانى كه وارثان اين دانش كيانند و اين چگونه ميراثى است.

"بدان كه:" پيامبر بزرگوار، جز حديث گرانبها، بر ما كالايى در ميان ما به ارث نگذاشته، و اين بهترين كالا و متاعى است كه از او داريم.

ما بر آنيم كه: حديث، ميراث پيامبران است، در ميان هر گفتارى، تازگى و ابتكار، از آن سخن پيامبر است.

اين شاعر در محرم سال 840 در شهر صنعاء وفات يافته و مورخان تاريخ وفات او را پيش از اين تاريخ نگاشته اند.

/ 227