ترجمه الغدیر جلد 22

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه الغدیر - جلد 22

عبدالحسین امینی؛ مترجمین: محمدتقی واحدی، علی شیخ السلامی، سید جمال موسوی، محمدباقر بهبودی، زین العابدین قربانی لاهیجی، محمد شریف رازی، علی اکبر ثبوت، جلال الدین فارسی، جلیل تجلیل

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شاعر مورد ترجمه ما، شيخ حسين يكى از بزرگان طايفه، و از فقها و دانشمندان اصول و فقه، و كلام و فنون رياضى و ادب است. و يكى از شخصيتهاى خوب اين قرن به حساب مى آيدكه در پيشانى آن مى درخشد و نور افشانى مى كند. و بى جهت نيست كه استادش شهيد ثانى، در اجازه اى كه به سال 941 به وى داده و در كشكول شيخ بحرانى صاحب حدائق آمده، نوشته است كه:

" اين برادر راه خدا، كه برادرى فردى برجسته، و در ديانت شخصيتى برگزيده، و از حضيض تقليد به اوج يقين رسيده است، شيخ بزرگوار، امام عالم يگانه، دارنده نفس پاك و پاكيزه و همت بلند برجسته و اخلاق نيكويى انسانى، بازوى اسلام و مسلمين، و مايه عزت دنيا و دين حسين پسر شيخ صالح عالم عامل متقن متفنن وخلاصه اخبار شيخ عبد الصمد پسر شيخ بزرگوار شمس الدين محمد مشهور بن جبعى است،- كه خداوند او را مقرون به سعادت و نيك بختى، و دشمنانش را سر نگون بگرداند- ، از كسانى است كه خود را بكلى به طلب معالى وقف كرده، و بيدارى روزان خود را به احياى شبهاپيوند داده است، تا بدان پايه كه درميدان فضيلت، گوى سبقت از همگان برده، و از اقران و معاصران بر گذشته، و بخشى از عمر گرانمايه خود را در تحصيل اين علم صرف كرده، و نصيب كامل و بهره فراوانى از آن اندوخته، و بر اين ضعيف قراءت كرده است " الخ ".

هم چنين معاصر اين شاعر، سيد امير حيدر پسر سيد علاء الدين حسينى بيرونى، در اجازه اى كه به سيدحسين مجتهد كركى نوشته، او را چنين توصيف كرده است: " شيخ امام زاهد پارسا و عالم عامل، برجسته فضلاى بزرگ خلاصه فقهاى عاليمقدار، فقيه اهل بيت عليهم السلام، بازوى اسلام و مسلمين، مايه عزت دنيا و دين، حسين بن شيخ عالم... الخ ".
و در " رياض العلماء " آمده است: او مردى فاضل و عالم جليل، اصولى متكلم، فقيه محدث، و شاعرى توانا بود كه در فن " لغز " مهارت داشت، و لغزهاى مشهورى دارد، كه درضمن آنها به پسرش"بهائى" خطاب كرده و او نيز پاسخ داده، كه بهترين صورتى اين آثار را سروده كه دو لغز از آن ميان، خيلى شهرت دارد، و در مجالس ادب خوانده مى شود.

مولى مظفرعلى- از شاگردان شيخ بهائى فرزند شيخ حسين- نيز در رساله اى كه در احوال استادش نوشته، گويد:

" پدر اين شيخ، در روزگار خود، از مشاهير بزرگ دانشمندان و از فقهاى معروف بوده، و در تحصيل علوم و معارف و تحقيق در مباحث اصول و فروع معاصر و همكار شيهد ثانى بود، و مى توان گفت كه اين دانشمند- قدس الله سره- در علم تفسير و حديث و فقه و رياضى، درروزگار بى همتا بود و در اين علوم، تاليفاتى دارد.

و مولى نظام الدين محمد، شاگرد پسرش بهائى در كتاب " نظام الاقوال فى احوال الرجال " نوشته است: حسين بن عبد الصمد بن محمد بن جبعى حارثى همدانى، شيخى بى نظير و صاحب نفس پاك و همت والايى بوده، و پدر استاد و مربى بزرگوار ما است، اين شخص مردى دانشمند و فاضل، و در جهان تاريخ، فردى آگاه، و در لغت و نوادر و امثال، متبحر بود، و كسى است كه اسلوب قراءت كتابهاى حديث را در كشورهاى عجم نو سازى كرد، و تاليفات با ارزش و رسالات زيبايى دارد.

و در كتاب " امل الامل " چنين آمده است: او شخصيتى دانشمند و در علوم مسلط، محققى باريك بين و متبحر و جامع، اديبى سخن پرداز و شاعرى والا مقام بود. مردى جليل القدر، و در ميان شاگردان شيخ بهائى، ثقه و مورد اعتماد محسوب مى شد.




گفتار بزرگان در اجازات و كتب تذكره و فرهنگها درباره شخصيت اين شاعر، به اينها محدود نمى شود، چنانكه فضل و دانش اين شخص را سلطان وقت ايران شاه طهماسب صفوى نيز شناخته، و در تقديرو بزرگداشت او كوشيده بود، و مقام شيخ الاسلامى قزوين، و بعدها اين مقام را در خراسان، سپس در هرات به او داده بود، و كرسى تدريس و افاضه را بدو تفويض كرده، و در واقع پس ازاستادش محقق كركى، او را بر همه فضلاى عصر برترى مى داد، و با استفاده از اين موقعيت بود، كه اين شاعر در نشر علم و دين و معرفى بزرگان آن بيش از هر چيز كوشيد، و تاريخ نام نيك او را چنان جاويدان ساخت كه همواره صفحات خود را بنام اوپر فروغ. و سطور خود را بياد او آراسته داشته است. از ويژگيهايى كه خداوند سبحان در وجود اين بزرگمرد به وديعه گذاشته و او را بر بسيارى از بندگان برجستگى داده است و شايسته است كه از فضايل بزرگ اين شخصيت در روزگار محسوب شود، اينست كه پرچم تشيع را در هرات و آن نواحى به اهتزاز در آورده، و با ارشاد و رهنمود اين مرد، مردم بسيارى طريق سعادت و رشد را شناخته اند، و به صراط مستقيم راه يافته اند.

/ 227