ترجمه الغدیر جلد 22
لطفا منتظر باشید ...
اين مرواريد دندانهاى برشته كشيده تست كه لبخند مى زند، يا نرگس و يا گل با بونه در كنار درخت خوشبوى است.
و اين قصيده بسيار مفصلى است كه 129 بيت را در بر مى گيرد، و صاحب اعيان بر 69 بيت آن دسترسى پيداكرده، و پنداشته كه تمام قصيده است، و گفته است: قصيده او شامل 69 بيت است و آنگاه تعدادى از آن ابيات را ذكر كرده است.
از جمله اشعار اين شاعر اين ابيات است: - هيچ گل را نبوئيدم، مگر آنكه اشتياق بر تو در من فزونى گرفت. - هر چا كه شاخه اى از درخت جنبشى كند، گويا كه به سوى تو خم مى شود. - تو چه مى دانى كه از چشمان تو، چه احساسى در من پديد آمده است. - هر گاه تنم از تو دور است، دل و جان من پيش تو است. - هر زيبايى و كمالى كه در مردم باشد، همه منسوب به تو است. - جان من و هستى من. اى آرزو به كف تو است. - آه، آرزومندم كه از باده لبانت سير اب مى شدم و شفا مى يافتم باز اشعارى با همين قافيه"روى" سروده است: - باد صبا دامن گشود و منتشر شد، و خروس ناله سر داد، و جنبش نسيم، شاخه درخت بان را به رقص آورد. - برخيز تا روشنايى و فروغ اين چشم انداز را- كه طلا و نقره نثار مى كند- تماشا كنيم. - هر گاه مجوس و مشركان، اين احوال را مى ديدند، به توحيد مى گرائيدند، و ازشرك بيزارى مى جستند. - هر گاه به سوى ما گذر كنى، شادمان مى شويم. وچون در اين راه، روى در خاك كشى، زبان به درود و تحنيت بر مى گشائيم.
شيخ بهائى در كشكول خود ص 65، از پدر خود، بر همين قافيه، 18 بيت نقل مى كند، كه بيت نخستين آن اين است. فاح عرف الصبا و صاح الديك