فصل دهم : تربيت اخلاقى و روحى جامعه اسلامى - بررسی نقش امام سجاد (ع) در رهبری شیعه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نقش امام سجاد (ع) در رهبری شیعه - نسخه متنی

محمد رنجبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فصل دهم : تربيت اخلاقى و روحى جامعه اسلامى

مقدّمه

امامان معصوم(عليهم السلام) خورشيدهاى فروزان آسمان بشريتند. آنان به معناى واقعى كلمه، انسان هاى كاملى هستند كه در همه جهات اخلاقى، عبادى و علمى به اوج كمال رسيده و تجسّم عينى قرآن هستند. در عصر خلافت جبّاران اموى، كه ارزش هاى انسانى و فضايل اخلاقى فراموش شده و دنياخواهى، تجمّل، اشرافيت، تكبّر، ظلم و ساير رذايل، خوى پسنديده اهل زمان بود، امام سجّاد(عليه السلام)احياگر اخلاق عظيم پيامبر(صلى الله عليه وآله)بودند و با سيرت نيكوى خويش، خاطره شيرين رسول خدا(صلى الله عليه وآله)و اميرمؤمنان(عليه السلام) را در ذهن ها تجديد مى كردند. مردمى كه سال ها از عصر نبوّت فاصله گرفته و از مكارم اخلاقى پيامبر(صلى الله عليه وآله) فقط داستان هايى شنيده بودند و شايد مصداق آن ها را اسطوره و افسانه مى پنداشتند، ناگاه امام سجّاد(عليه السلام)را مصداق عينى و واقعى همه آن فضايل ـ آن هم در مرتبه اى فوق تصوّر خود ـ يافتند. چه بسيار افرادى كه با مشاهده آن مجسّمه تقوا و فضيلت، به امامت ايشان اعتراف كردند و آن حضرت را جانشين صالح و فرزند راستين پيامبر(صلى الله عليه وآله) شمردند! فضايل و كرامات اخلاقى، سيره نيكو و رفتار و كردار بزرگوارانه امام سجّاد(عليه السلام)چنان بروز و نمود داشت كه دشمن نيز بدان ارزش ها و صفات معترف بود و با اين كه بيش تر بزرگان عصر، ايشان را «امام» نمى دانستند، اما همگى بر شأن والا و مرتبه عالى و فوق تصوّر حضرتش اعتراف داشتند.

روزى امام(عليه السلام) در مجلس عمر بن عبدالعزيز ـ كه در آن سال ها حاكم مدينه بود ـ حاضر بودند و چون برخاستند و از مجلس بيرون رفتند، عمر از حاضران پرسيد: «شريف ترين مردم كيست؟» حاضران گفتند: «تو هستى.» گفت: «چنين نيست، شريف ترين مردم كسى است كه اكنون از نزد من بيرون رفت، همه مردم دوست دارند بدو پيوسته باشند و او دوست ندارد به كسى پيوسته باشد.»(68)

سيره امام زين العابدين(عليه السلام) درس هاى تربيتى و اخلاقى فراوانى براى جامعه آن روزگار، كه از ارزش هاى الهى فاصله گرفته بودند و در فساد و بى بندبارى غوطهور بودند، به همراه داشت كه در ذيل، برخى از آن ها بيان مى شود:

/ 133