3. دل جويى و دست گيرى از مستمندان و عشقورزى به آنان - بررسی نقش امام سجاد (ع) در رهبری شیعه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بررسی نقش امام سجاد (ع) در رهبری شیعه - نسخه متنی

محمد رنجبر

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

3. دل جويى و دست گيرى از مستمندان و عشقورزى به آنان

يكى از اقدامات چشمگير و بزرگ امام سجّاد(عليه السلام)در عصر امامت خويش، مساعدت و يارى افراد محروم جامعه اسلامى بود. حضرت همچون اجداد طاهرينشان به اين عمل عشق ورزيده، از خدا محبوبيت همنشينى با تهى دستان را طلب مى كردند; چنان كه در دعاى سى ام صحيفه سجاديه مى فرمايند:

اللّهُمَّ حَبِّب اِلَىَّ صُحْبَةَ الفقراء و اَعِنّي على صُحْبَتِهِم بحُسْنِ الصَّبْر.(84)

پروردگارا، همنشينى با فقرا و تهى دستان را برايم محبوب گردان و مرا به شكيبايى نيكو بر همنشينى ايشان يارى فرما.

روزى امام(عليه السلام) بر گروهى از جذاميان مى گذشتند. به حضرت گفتند. «بنشين و با ما غذا بخور.» فرمود: «اگر روزه نبودم، با شما مى نشستم.» چون به خانه رفتند، طعامى براى آنان سفارش دادند و چون غذا آماده شد، براى ايشان فرستادند و خود نيز نزدشان رفتند و با آنان هم غذا شدند.(85)

امام سجّاد(عليه السلام) با روش هاى گوناگون به افراد محروم جامعه اسلامى عصر خويش كمك مى كردند و از اين راه، به امّت اسلامى مى آموختند كه مسلمان واقعى بايد از احوال برادر مسلمان خود باخبر باشد و در غم ها و شادى هاى وى شريك باشد. اين ويژگى متعالى در سيره آن حضرت به صورت هاى متفاوتى نمود داشت كه در ذيل، به برخى از آن ها اشاره مى گردد:

الف) صدقات پنهانى. شب هنگام حضرت انبان پر از غذا يا هيزم يا حاوى كيسه هاى دينار و درهم را بر دوش خويش حمل مى كردند و بدون آن كه كسى ايشان را بشناسد، بين نيازمندان تقسيم مى نمودند و مى فرمودند: «صدقه پنهانى آتش غضب پروردگار را خاموش مى كند.»(86) آنان افرادى بودند كه امام(عليه السلام)كاملاً آن ها را مى شناختند و براى اين كه اين افراد احساس حقارت و خوارى نكنند، حضرت با چهره پوشيده به سراغشان مى رفتند و حوايجشان را بر طرف مى ساختند.(87)

عايشه درباره اين روش امام(عليه السلام) مى گويد:

از مردم مدينه شنيدم كه مى گفتند: ما صدقه پنهانى را هنگامى از دست داديم كه على بن الحسين(عليه السلام) در گذشت.(88)

روش امام(عليه السلام) چنان مخفيانه بود كه پسرعموى مستمند ايشان از آن حضرت گله مند بود و مى گفت: على بن الحسين(عليه السلام)رعايت خويشاوندى را نمى كند خدا او را سزا دهد! امام(عليه السلام) اين سخنان را مى شنيدند و شكيبايى مى كردند و خود را به وى نمى شناساندند. چون حضرت به ديدار خدا شتافتند، آن احسان و كمك از وى بريده شد و دانست كه آن مرد نيكوكار على بن الحسين(عليه السلام)بوده است. پس بر سر قبر حضرت رفت و گريه كرد.(89)

/ 133