ابعاد گوناگون صحيفه سجّاديّه
در عصر امام سجّاد(عليه السلام)، امّت اسلامى به يك نظريه كامل و جامع در باب تبيين اساس دين و مبناى حكومت و رفتار انسانى نياز داشت و صحيفه سجّاديه در قالب يك رساله حقوقى و بيانات موعظه اى، پاسخى به اين نياز بود.چنان كه اشاره كرديم، صحيفه سجّاديه به منزله دائرة المعارف علوم بشرى است كه آنچه انسان براى سعادت خود بدان نياز دارد، در آن يافت مى شود; از اصول اعتقادات، احكام و فروعات دين، معارف توحيدى و عرفانى، اخلاقيات و مسائل اجتماعى و سياسى. در اين جا، به بعضى از اين معارف اشاره مى شود:الف) اصول اعتقادات
با فتوحاتى كه به دست خلفا و حكام بنى اميّه صورت گرفت، زمينه هايى براى راه يابى فرهنگ و تمدن هاى ملت هاى بيگانه به سوى سرزمين اسلامى فراهم گرديد و افكار و عقايد گوناگونى از اين طريق وارد حوزه اسلامى شد. از سوى ديگر، منافقان به دليل منافع شخصى به ظاهر مسلمان شده، ولى در باطن آرام ننشسته و به نشر افكار منحرف و شبهات گوناگون مشغول بودند. حاكمان جبّار اموى هم از اين نظر كه بعضى از اين افكار و عقايد همسو و تأييدكننده اعمال ظالمانه آنان بود، بر اشاعه و گسترش اين افكار در ميان جامعه اسلامى مبادرت مىورزيدند. اين مسائل موجب شد كه جامعه اسلامى به دليل فاصله گرفتن از اهل بيت(عليهم السلام)، از لحاظ اعتقادات الهى دچار انحطاط و سقوط فكرى گردد. امامان معصوم(عليهم السلام)، كه هدايت جامعه اسلامى را بر دوش مى كشيدند، در برابر اين انحطاط فكرى ساكت نمى نشستند و هر يك به اقتضاى شرايط و جوّ حاكم، به رسالت الهى خويش عمل مى كردند. امام سجّاد(عليه السلام) نيز براى مقابله با افكار انحرافى عصر خويش، به تبيين انديشه اصيل اسلامى پرداختند و در قالب دعا، اصول اعتقادى اسلام را به روشى صحيح معرفى كردند.پيش از نقل بيانات ارزشمند امام(عليه السلام)در اين زمينه، تذكر اين نكته ضرورى است كه شرح و تفسير اين سخنان در اين نوشتار نمى گنجد و حقيقت جويان را به مراجع ديگر حوالت مى دهيم.(1)1. توحيد و خداشناسى. امام سجّاد(عليه السلام)بالاترين معارف توحيدى را در قالب دعا به انسان هاى حقيقت جو و پيروان خويش ارائه مى دهند و در آن، ذات مقدّس الهى را از هرگونه تشبيه به مخلوقات و هر نوع عيب و نقصى پاك و مبرّا مى سازند. نمونه هايى از اين دعاها چنين است:پروردگارا، حمد و ستايش مخصوص توست، اى پديدآورنده آسمان ها و زمين، اى صاحب بزرگى و احسان كامل، اى مالك و مهتر مهتران، اى خداى هر پرستنده و اى آفريننده هر آفريننده و اى ميراث برنده هر چيز. چيزى مانند او نيست و آگاهى به چيزى از او پنهان نمى باشد و او به هر چيز احاطه (علمى) دارد و بر هر چيز نگهبان است. تويى خدايى كه پرستش شده اى; جز تو نيست، يكتاى تنهاى، يگانه بى مانند.(2)و در دعاى سى و پنجم مى فرمايند:تو يگانه يكتاى بى نيازى كه نزاده اى و زاده نشده اى و هيچ كس همانند و همتاى تو نبوده است.(3)1 . براى نمونه ر.ك به: حسينى حسنى مدنى شيرازى، رياض السالكين.2 . الصحيفة السجّادية الجامعه، تحقيق سيدمحمدباقر موحّد ابطحى، دعاى چهل و هفتم، ص 316.3 . همان، ص 182.