بررسی نقش امام سجاد (ع) در رهبری شیعه نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
جبّار بنى اميّه از موقعيت دينى او به سود خود بهره مى بردند و او خود را كاملاً در اختيار آنان قرار داده بود و به نفع آنان كتاب مى نوشت و حديث جعل مى كرد(1) و از اين طريق، به اهداف شوم آنان كمك مى نمود.امام سجّاد(عليه السلام)، كه خطر اين سر رشته داران ناشايست فكرى و فرهنگى در جامعه عصر خويش (محدّثان، مفسّران، قرّاء و قضات دربارى) را جدّى مى ديدند، مبارزه اى شديد عليه آنان آغاز كردند. حضرت ابتدا با بنا داشتند برخوردهاى نصيحت گونه زهرى را از اين كارهاى ناشايست باز دارند. از اين رو، به صورت غيرمستقيم به او فهماندند كه دنياطلبى ريشه همه گناهان و ستم هاست و هيچ چيز نزد خدا پس از توحيد و ايمان به نبوّت مثل بغض دنيا نيست و توضيح دادند كه دنياخواهى شعبه هاى فراوانى دارد; از جمله: كبر، حسد، عشق به زنان، حبّ رياست، راحت طلبى، بزرگى خواهى و دوست داشتن ثروت.(2)اين ها نقاط ضعف زهرى بود و حكومت هم با انگشت گذاردن بر همين نقاط ضعف، او را به خدمت گرفته بود. همچنين زمانى زهرى همراه امام(عليه السلام)بود، حضرت دست به دعا و مناجات برداشتند و گفتند: «اى نفس، تا كى به دنيا دل مى بندى و تكيه ات را آبادانى آن قرار مى دهى؟ آيا از نياكانت عبرت نمى گيرى؟»(3)