راه چاه - کرامت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
راه چاه
طفلي شيرخواربسرناوداني خزيدوقتيكه مادرش غافل بودودستش بوي نميرسيدوازسرناودان تازمين بيست گزراه بودمادرش بربام روي ومو مي كندوپستان بوي مينمودوطفل ميل اونمي كردومردم جمع آمده بودندو نميدانستندچه چاره كنند،ناگاه حضرت اميرع بدانجارسيدآن مشغله بشنيدو اضطراب آن زن بديدوفرمودهمزاداوبربام بردندودربرابراوبداشتندواو بمناسبت جنسيت بان طفل ميل كردوپس خزيدتاآنجاكه دستمادربوي رسيدو طفل راربودوازبام فرودويدودست وپاي اميرع راببوسد/لطايف و الطوائف