ارزش -مرثيه سرايى - کرامت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
ارزش -مرثيه سرايى
ازمحتشم نيزنقل ميكنند ميگويندكه مطلع اشعارمرثيه وي هم درخواب باوالقاشده تفصيل آن اينستكه محتشم راپسري ازدنيارفت اوچندبيت درمرثيه وي گفت شبي اوحضرت رسول صلي الله عليه وآله رادرخواب ديدكه باوفرمودكه توبراي فرزندخودمرثيه ميگوئي امابراي فرزندمن مرثيه نميگوئي ميگويدبيدارشدم ولي چون دراين رشته كارنكرده بودم سررشته كه چسان وارددرمرثيه فرزندگرامي آنحضرت گردم شب ديگردرخواب موردعتاب حضرتش گرديدم كه فرمودچرادرمصيبت فرزندم مرثيه نگفتي عرض كردم چون تاكنون دراين وادي قدم نزده ام لهذاراه ورودبراي خودپيدا نكردم فرمودبگو بازاين چه شورش است كه درخلق عالم است بيدارشدم همان مصراع رامطلع قراردادم بگفتم آنچه ميبايست گفتن تارسيدم باين مصراع كه گفتم هست ازملال گرچه بري ذات ذواالجلال دراينجاماندم كه چگونه اين مصراع راباخر برسانم كه نسبت بمقام الوهيت جسارتي نكرده باشم شب حضرت ولي عصرارواحنافدا رادرخواب ديدم فرمودچرامرثيه خودراباتمام نميرساني عرض كردم كه دركوچه بن بست دراينمصرع مانده ام نميتوانم ردبشوم فرمودبگواودردل است هيچ دلي نيست بيملال بيدارشده اين مصرع راضميمه آن مصراع نموده بندراباخررسانيدم