بغات و محاربان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

بغات و محاربان - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گرفت . خوارج بعدها تحت عنوان يك مذهب دست به فعاليت هاى حادّى زدند. كم كم بـه فـكـر افـتـادنـد كـه بـه خـيـال خـود ريـشه مفاسد دنياى اسلام را كشف كنند و به اين نتيجه رسـيـدنـد كـه عـلى (ع ) و مـعاويه بر خطا و گناه كارند و ما بايد با مفاسدى كه به وجود آمده مبارزه كنيم امر به معروف و نهى از منكر نماييم لذا مذهب خوارج تحت عنوان وظيفه امر به معروف و نهى از منكر به وجود آمد.^(123) آية ا... سبحانى اقدامات خوارج براى رسيدن به مقاصد شوم خود را بر مى شمارد:

1 ـ انجام ملاقات هاى خصوصى با امام (ع ) تا بتوانند او را به نقض پيمان وادار سازند؛ 2 ـ سرپيچى از حضور در نماز جماعت ؛ 3 ـ سر دادن شعارهاى تند و زننده در مسجد بر ضدّ امام (ع )؛ 4 ـ تكفير على (ع ) و كليّه كسانى كه پيمان صفين را محترم بشمارند؛ 5 ـ ترور شخصيت ها و ايجاد ناامنى در عراق ؛ 6 ـ قيام مسلحانه و رو دررويى با حكومت امام (ع ).

1 ـ روشـن كردن موضع خويش در صفين نسبت به مساءله حكميت و اين كه او از لحظه نخست با آن مخالفت كرد و جز جبر و فشار چيزى او را به امضاى آن وادار نساخت ؛ 2 ـ پـاسـخگويى به همه ايرادها و اشكالات آنان در گفت و گوها و سخنرانى هاى متين و استوار خود؛ 3 ـ اعزام اشخاصى مانند ابن عباس براى هدايت و روشن كردن اذهان آنان ؛ 4 ـ دادن وعـده و نـويد به عموم آنان كه اگر سكوت پيشه سازند ـ هر چند از نظر فكر و نظر تـغـيـيـر نـكـنـنـد بـا ديـگـر مـسـلمـانـان تـفـاوتـى نخواهند داشت . از اين رو، سهم آنان را از بيت المال مى پرداخت و مستمرى آنان را قطع نكرد؛ 5 ـ تعقيب خوارج جنايتكار كه خون عبدا... خبّاب و همسر باردار او را ريخته بودند.

6 ـ و سرانجام مقابله با قيام مسلحانه آنان و قطع ريشه فساد.

نمونه اى از منطق خوارج :

روزى دو نفر از سران خوارج به نام هاى زرعه طائى و حرقوص به حضور امام (ع ) رسيدند و بـه تـنـدى بـا امـام سـخـن گـفـتـنـد. در ايـنـجـا آن گـفـت وگـو را نقل مى كنيم تا با منطق خوارج آشنا شويم :

زرعة و حرقوص : ((لاحكم إ لاّ لِلّه ))^(124) امام (ع ): من نيز مى گويم لا حكم إ لاّ لِلّه .

حـرقـوص : از خـطـاى خـود تـوبـه كـن و از مساءله تحكيم باز گرد و ما را به نبرد با معاويه گـسـيـل ده تـا بـا او نـبـرد كـنـيـم و بـه لقـاى پـروردگـار خـود نايل آييم !

امـام (ع ): مـن ايـن كـار را مى خواستم ولى شما در صفين بر من شوريديد و تحكيم را شما بر من تـحـمـيـل كـرديـد اكـنـون مـا ميان خود و آنان پيمانى را معنا كرده و شرايطى را پذيرفته ايم و مواثيق به آن داده ايم و خدا مى فرمايد: ((اءوفو بعهداللّه اذا عاهَدْتُمْ...)).

حرقوص : اين گناهى بود كه شايسته است از آن توبه كنى .

را از اين كار مطّلع كردم و از آن باز داشتم .

زرعـه : بـه خدا سوگند اگر حاكميت مردان را در كتاب خدا ترك نكنى با تو براى رضاى خدا نبرد مى كنيم !

امـام (ع ) بـا چـهـره اى برافروخته : اى بدبخت چه بد مردى هستى ! به همين زودى تو را كشته مى بينم و باد بر بدنت مى وزد.

زرعه : آرزو مى كنم چنين باشد!

امام (ع ): شيطان عقل شما دو تن را ربوده است ، از عذاب خدا بپرهيزيد! در اين دنيايى كه براى آن نبرد مى كنيد، سودى نيست !

در ايـن مـوقـع هـر دو نـفـر بـا دادن شـعـار ((لا حـكـم الاّ للّه )) مـحـضـر امـام (ع ) را تـرك گفتند.^(125) زمـانـى كـه خـوارج از تـوبـه عـلى (ع ) مـاءيـوس شـدنـد، روشـشـان را عوض كردند و تصميم گرفتند دست به قيام بزنند. در منزل يكى از هم مسلكان خود گرد هم آمدند و او خطابه كوبنده و مـهـيـّجـى ايـراد كرد

/ 104