اول :تجمع وبيان عقايد خود وتبليغ اهداف ونظراتى كه دارند،براى آنها جايزاست .مرحوم كاشف الغطاء مى گويد: ((نبايد بر كسى كه در ضمير و درون خود بغى را پنهان داشته و چـيـزى اظـهـار نـمـى دارد و يـا فـقـط اظـهار عدم اطاعت و بغى به صورت زبانى مى كند مورد تعرض قرار گيرد)).^(205) البـتـه اگـر اين عمل تحت عنوان ديگرى جرم باشد، حكومت اسلامى با او مقابله خواهد كرد؛ چنان كـه سـايـر دولت ها چنين فردى را با عنوان مجرم سياسى تحت تعقيب قرار مى دهند. همچنين اگر تـبـليغات خطرناك بوده و براى نظام اسلامى در حدّ براندازى و سرنگونى باشد، به عنوان شـروع بـه مـحـاربـه ^(206) و يـا بـغـى مـى تـوان او را مـشـمـول مـجـازات مـحـاربـه و يـا مـجـازات تـعـزيـرى ^(207) مثل حبس و توقيف و يا مجازات هاى ديگر دانست :آيـة ا... سـيـد اسـمـاعيل صدر مى گويد: آزادى اجتماع و تبليغ و نرمش تا زمانى است كه خطرى بـراى نـظـام اسـلامـى و مـسـلمـانـان در بـر نـداشـتـه بـاشـد، امـّا در صـورتـى كـه نـرمـش در مـقـابـل بـاغـيـان مـوجـب تـقـويـت اهـل بـغـى و تـضـعـيـف اهـل حـق شـود، نـرمـش در مقابل آنان جايز نيست ^(208) و از نظر حقوق اجتماعى تا زمانى كه دست به شورش نزده انـد، مـانـنـد سـايـر شهروندان از حقوق و آزادى برخوردار هستند. سيره على (ع ) در برخورد با مخالفان اين گونه بوده است .دوم ـ داراى مسئوليت جنايى و مدنى است :عـلامـه حـلّى پـس از ذكـر مـسـئوليـت بـاغـى ، در مـورد ضـمـان اموال و يا نفوسى كه قبل از جنگ تلف نموده است ادعاى اجماع مى نمايد.^(209) عبدالقادر عوده ، يكى از صاحب نظران در اين مورد، چنين مى گويد:اگـر شـخـص (مـنـظـور بـاغـى اسـت ) در گـفـتـار و يـا دعـوت خـود قـبـل از شـورش مـسلحانه اقدام به جنگ ، با نصوص شرعى مخالفت كند، نسبت به جرم خود به عـنـوان جـرم عـادى مـجـازات مـى شـود: اگـر قـذف كـنـد حد مى خورد و اگر دشنام دهد تعزير مى شود.^(210) سوم ـ داراى حق استفاده از مجامع عمومى است :هـنـگـامـى كـه خـوارج زبـان به اعتراض عليه امام على (ع ) گشودند، با قراردادن اين حق حقوق مخالفان خود را بر شمرد و فرمود ((لانمنعكم مساجد اللّه ان تذكرو فيها اسم اللّه )) ما شما را از حـضـور در مساجد منع نمى كنيم . مسجد در دين اسلام مظهر مجامع عمومى است و على (ع ) با اين جمله ، حق استفاده از مجامع عمومى را جزو حقوق آنها اعلام نمود.^(211)