((ريـبـه )) در لغـت بـه مـعـنـاى شـك و تـهـمـت ^(338) اسـت و اهـل ريبه كسى را گويند كه سزاوار و شايسته بدگمانى است و در عرف ما تعبير ((شرور)) و ((سـابـقـه دار)) و ((تـبـهـكـار)) در مـورد آنـها به كار برده مى شود، در مجموع كسى كه وضع ظـاهـرى او و يـا سـابـقـه سـوء او مـردم را بـه بـدگـمـانـى نـسـبـت بـه او وامـى دارد ((اهل ريبه )) مى باشد.شـيـخ طـوسـى مـى فـرمـايـد: ((مـحـارب كـسـى اسـت كـه از اهـل ريـبـه بـاشـد و سـلاح بكشد ... هر كس در هر وقت و در هرجا چنين كارى انجام دهد محارب است ^(339).)) راوندى در ذيل آيه شريفه محاربه آورده است :((هـر كـس از اهـل فـسـاد كـه در شـهـر و يـا غـيـر شـهـر سـلاح بـكـشـد، در هـر حال محارب است ^(340).)) و در بـرخـى عـبـارات ديـگـر تـعـبـيـر ((اهـل الدغـاره )) آمـده كـه بـه مـعـنـى اهـل فساد و غارت و دزدى است ^(341) و در ميان روايات تنها روايتى از امام صادق (ع ) اين قيد را آورده است كه اهل ريبه نباشد^(342).)) بـا تـوجـه بـه بـررسـى مجموع روايات و كلمات فقها كه با استناد به عموم آيه و روايات ، شـرط و قـيـد ((اهـل ريبه )) بودن را در تعريف خود ذكر نكرده اند، وجود اين شرط لازم به نظر نـمـى رسـد؛ زيرا محاربه بر عمل هركس كه با قصد ايجاد رعب و وحشت دست به سلاح مى برد صدق مى كند^(343).امام خمينى (ره ) از جمله كسانى است كه وجود اين شرط را در تحقق محاربه شرط نمى داند و به آن تصريح مى كند^(344).اما در مورد روايتى كه از امام صادق (ع ) نقل شد يكى از فقها چنين بيان مى دارد كه :((ايـن روايـت ، چـنـان كـه بـرخـى پـنـداشـتـه انـد، در مـقـام تـضـيـيـق مـعـنـاى مـحـارب و ايـنـكـه حامل سلاح بايد از اهل ريبه باشد تا معناى محارب بر او صدق كند، نيست ، بلكه برعكس روايت در مـقـام تـوسـعـه اسـت و مـراد آن ايـن اسـت كـه اگـر حـامـل سـلاح از اهل ريبه باشد، مجرد حمل سلاح در شب كافى است براى اينكه حكم شود او محارب بوده و راه را نـاامـن كرده است ؛ اگر چه هرگز سلاح خود را به كار نبرده و به هيچ كس براى دزدى و غارت حمله نكرده باشد^(345).)) در قـانون مجازات اسلامى نيز اين شرط و قيد آورده نشده است كه با توجه به بحث گذشته و بيان وجه آن مشخص شد كه نظر صحيح نيز همين است ^(346).
8 ـ قصد ارعاب :
از شـروط اصـلى و اركـان جـرم مـحـاربه ، قصد ايجاد رعب و وحشت در جامعه مى باشد كه غالب فـقـهـا حـتـى در تـعـريـف خـود بـه آن تـصـريـح نـمـوده انـد. بـه بـرخـى از آنـهـا در ذيل اشاره مى نماييم .برهنه كند^(347).)) شـهـيـد ثـانـى در تـعريف خود به اين شرط اشاره مى كند و مى گويد ((محاربه عبارت است از برهنه كردن سلاح براى ترساندن مردم ^(348).)) و همچنين فقهاى ديگرى كه در تعريف خود شرط ((لاِِخافة الناس )) (براى ترساندن مردم ) را آورده اند.اگر مجموع روايات را در كنار هم بگذاريم ، آنچه در همه آنها به وضوح ديده مى شود (چه آن روايـتـى كـه بـركشيدن سلاح را محاربه مى داند^(349) و چه روايتى كه آتش زدن خانه افـراد را مـحـاربـه و مـرتـكـب آن را مـسـتـحـق قـتـل مـى شـمـارد^(350) و چـه روايـتـى كـه حـمـل سـلاح تـوسـط شـخـص شـرور و بـدسـابـقـه را جـزء مـصـاديـق مـحـارب مـعـرفـى مـى نـمـايـد^(351) و يـا روايـتـى كـه تـعـقـيـت و گـرفـتـن مال افراد را با زور و قهر مشمول مجازات ذكر شده در آيه مى داند،^(352) قصد ايجاد رعب و وحـشـت