ماده 202 ـ حد محاربه و افساد فى الارض يكى از چهار چيز است :1 ـ قتل .2 ـ آويختن بدار.3 ـ قطع دست راست و پاى چپ .4 ـ تبعيد انـتـخـاب هـر يـك از ايـن امـور چـهـارگـانه به اختيار قاضى است . ولى در صورتى كه اجراى بـعـضى از مجازات ها داراى مفسده اى باشد، نمى تواند آن را انتخاب نمايد. خواه كسى را كشته يا مجروح كرده يا مال او را گرفته باشد و خواه هيچ يك از اين كارها را انجام نداده باشد.ماده 203 ـ حد محاربه و افساد فى الارض با عفو صاحب حق ساقط نمى شود.مـاده 204 ـ مـفـسـد و مـحـاربـى كـه تـبـعـيـد مى شود بايد تحت مراقبت قرار گيرد و با ديگران معاشرت و مراوده نداشته باشد.ماده 205 ـ مدت تبعيد در هر حال كمتر از يكسال نيست ،اگر چه بعد از دستگيرى توبه نمايد و در صورتى كه توبه ننمايد همچنان در تبعيد باقى خواهد ماند.ماده 206 ـ محارب و مفسد فى الارض در مدت تبعيد، از رفتن به كشورهاى غير اسلامى ممنوع است .ماده 207 ـ مصلوب كردن مفسد و محارب با شرايط زير انجام مى گردد:الف ـ نحوه بستن موجب مرگ او نگردد.ب ـ بـيـش از سـه روز بر صليب نماند، ولى اگر در اثناى سه روز بميرد مى توان او را پس از مرگ پايين آورد.ج ـ اگر بعد از سه روز زنده بماند نبايد او را كشت .در حد سرقت عمل مى شود.مـاده 209 ـ هـرگـاه مـحـارب كـسى را در حال محاربه كشته باشد و اولياء دم خواهان قصاص او باشند، قاضى بايد با اجتماع شرايط حكم به قصاص نمايد.ماده 210 ـ محارب اگر در هنگام محاربه ،جرمى كه موجب قصاص است بر كسى وارد آورد شخص مجنى عليه با حكم دادگاه مى تواند او را قصاص نمايد.مـاده 211 ـ هـرگـاه مـحـارب و مفسد فى الارض قبل از دستگيرى توبه كند،حد ساقط مى شود و اگر بعد از دستگيرى توبه كند حد ساقط نمى شود.مـاده 1 ـ هـر كـس بـا دول خـارجـه يـا ماءمورين آنها براى عداوت و جنگ با دولت جمهورى اسلامى ايـران اسـباب چينى كند يا به اسباب چينى داخل شود كه عادتاً منجر به جنگ با دولت جمهورى اسلامى ايران مى گردد، محارب محسوب مى شود. اما اگر اسباب چينى به صورتى باشد كه عادتاً منجر به جنگ نشود ولى سبب زيان دولت جمهورى اسلامى ايران گردد، به عنوان تعزير از يك تا ده سال زندان محكوم مى شود.مـاده 2 ـ هـر كـس وسـايـل ورود دشـمـنـان مـمـلكـت را بـه داخـل خـاك ايـران يـا مـتصرفات آن فراهم كند و با آنها همكارى نمايد، يا آنكه شهر يا قلعه يا استحكامات يا سربازخانه يا مواضع نظامى يا بندر يا مخزن يا قورخانه يا كشتى يا هواپيما و مـانـنـد آنـها را كه متعلق به دولت باشد، به تصرف دشمن بدهد يا در آورد يا اينكه براى دشـمـن مـمـلكـت قشون يا امداد نقدى يا جنسى يا مهمات يا اسلحه يا موجبات موفقيت دشمن را اعم از اسـباب برّى يا بحرى يا هوائى براى استعمال در داخله مملكت فراهم كند و يا به هر نحو حيله و دسيسه براى همراهى با دشمن نمايد محارب محسوب مى شود.مـاده 3 ـ هـرگـاه كـسـى بـا تبعه دولتى كه طرف خصومت با دولت جمهورى اسلامى ايران است مكاتبه يا مخابره نمايد و آن مكاتبه يا مخابره متضمن هيچ يك از جنايات مذكوره در ماده 2، نبوده بـاشـد ولى مـى دانـد بـراى دشـمـن مـتـضـمن تعليمات و فوائدى است كه براى امور نظامى يا سـيـاسـى دولت جـمـهـورى اسـلامـى ايـران مـضـر اسـت ، جـزاى او از يـك الى پـنـج سال حبس است .مناسبت ماءموريت يا جهت رسمى ديگرى از اسرار مذاكرات يا مراسلات سرّى دولتى مطلع شود و اسرار مزبور را بدون اجازه دولت عمداً به ماءمورين دولت متخاصم بلاواسطه يا مع الواسطه ابراز نمايد،در حكم محارب است و در صورتى كه به دولت غير متخاصم بدهد به حبس از سه سال تا ده سال محكوم مى شود.مـاده 5 ـ هـر كـس كـه بـرحـسـب وظـايـف رسـمـى خـود، مـاءمـور بـه حـفـظ نـقـشـه هـا از قـبـيـل نقشه و كروكى استحكامات يا اسلحه خانه و انبار مهمات يا بنادر و يا اسكله هاى دولتى يا پايگاه ها و