بهارا! بهل تا گياهى برآيد - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد تقی ملک الشعرا بهار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بهارا! بهل تا گياهى برآيد





  • بهارا بهل تا گياهى برآيد
    در اين تيرگى صبر كن شام غم را
    بمان تا در اين ژرف يخزار تيره
    وطن چاهسار است و بند عزيزان
    به بيداد بدخواه امروز سر كن
    بر اين خاك تيغ دليرى بجنبد
    ز دست كس ار هيچ نايد صوابى
    مگر از گناهى بلايى بخيزد
    مگر از ميان بلا گرمگاهى مگر ز آه مظلوم گردى بخيزد
    مگر ز آه مظلوم گردى بخيزد



  • درخشى ز ابر سياهى برآيد
    كه از دامن شرق ماهى برآيد
    به نيروى خورشيد راهى برآيد
    بمان تا عزيزى ز چاهى برآيد
    كه روز دگر دادخواهى برآيد
    وز اين دشت گرد سپاهى برآيد
    بهل تا ز دستى گناهى برآيد
    مگر از بلايى رفاهى برآيد
    ز حلقوم مظلوم آهى برآيد وز آن گرد، صاحب كلاهى برآيد
    وز آن گرد، صاحب كلاهى برآيد


/ 48