ما فقيران كه روز در تعبيم
ما فقيران كه روز در تعبيم تاجداران شامل البركات همه با فيض محض متصليم همه دلدادگان پاكدليم از فراغت ميان ناز و نعيم گاه گلگشت خلد را كور بر ما دوزخ و بهشت يكى است خلق عالم سرند و ما مغزيم قول ما حجت است در هر كار فرح و انبساط خلق از ماست ما زبان فرشتگان دانيم
ما زبان فرشتگان دانيم
پادشاهان ملك نيمشبيم شهرياران كامل النسبيم همه با نور پاك منتسبيم همه تردامنان خشك لبيم وز ملامت ميان تاب و تبيم گه تنور جحيم را لهبيم كه به هرجا رضاى او طلبيم اهل گيتى تن اند و ما عصبيم ز آنكه ما مردمان بلعجبيم گرچه خود جمله در غم و كربيم زآنكه شاگرد كارگاه ربيم
زآنكه شاگرد كارگاه ربيم