خيز و طعنه بر مه و پروين زن - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد تقی ملک الشعرا بهار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خيز و طعنه بر مه و پروين زن





  • خيز و طعنه بر مه و پروين زن
    بند طره بر من بيدل نه
    يك گره به طره ى مشكين بند
    خواهى ار نى ره تقوا را
    تو بدين لطيفى و زيبايى
    گه ز غمزه ناوك پيكان گير
    گر كشي، به خنجر مژگان كش
    گر همى بري، دل دانا بر
    گه سرود نغز دلارا ساز
    بامداد، باده ى روشن خواه
    زين تذرو و كبك چه جويى خير؟
    شو پياده ز اسب طمع، و آن گاه
    تا طبرزد آورى از حنظل
    بنده شو به درگه شه و آن گاه
    شاه غايب، آن كه فلك گويدش
    رو ره اميرى چونان گير
    بر بساط دادگرى پا نه
    گه به حمله بر ار آن تاز
    دين حق و معنى فرقان را از ديار مشرق بيرون تاز
    از ديار مشرق بيرون تاز



  • در دل من آذر برزين زن
    تير غمزه بر من غمگين زن
    صد گره بر اين دل مسكين زن
    زآن دو زلف پرشكن و چين زن
    رو قدم به لاله و نسرين زن
    گه ز مژه خنجر و زوبين زن
    ور زني، به ساعد سيمين زن
    ور همى زني، ره آيين زن
    گه نواى خوب نوآيين زن
    نيمروز، ساغر زرين زن
    رو به شاهباز و به شاهين زن
    پيل وش به شاه و به فرزين زن
    گردن هوى به تبرزين زن
    كوس پادشاهى و تمكين زن
    تيغ اگر زني، به ره دين زن
    شو در خديوى چونين زن
    بر كميت كينه ورى زين زن
    گه به نيزه بر كتف اين زن
    بر سر خرافه ى پارين زن كوس خسروى به در چين زن
    كوس خسروى به در چين زن


/ 48