اى خامه! دو تا شو و به خط مگذر - قصاید نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

قصاید - نسخه متنی

محمد تقی ملک الشعرا بهار

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اى خامه! دو تا شو و به خط مگذر





  • اى خامه دو تا شو و به خط مگذر
    اى فكر دگر به هيچ ره مگراى
    اى گوش دگر حدي كس مشنو
    اى دست عنان مكرمت دركش
    اى توسن عاطفت سبكتر چم
    اى روح غني بسوز و عاجز شو
    اى علم از آنچه كاشتى بدرو
    اى حس فره فسرده شو در پى
    اى نفس بزرگ خرد شو در تن
    اى بخت بلند پست شو ايدون
    اى نيروى مردمي ببر خوارى
    اى گرسنه جان بده به پيش نان
    اى آرزوى دراز بهروزي
    اى غصه ى زاد و بوم بيرون شو
    كاهنده ى مردي اى عجوز ري
    اى غازه كشيده سرخ بر گونه
    ره ده به مخنان بي معنى
    هر شب به كنار ناكسى بغنو
    اى مرد حدي آتشين بس كن صد بار بگفمت كز اين مردم
    صد بار بگفمت كز اين مردم



  • وى نامه دژم شو و ز هم بردر
    وى وهم دگر به هيچ سو مگذر
    وى ديده دگر به روى كس منگر
    وى پاى طريق مردمى مسپر
    وى طاير آرزو فروتر پر
    وى طبع سخي بكاه و زحمت بر
    وى فضل از آنچه ساختى برخور
    وى عقل قوي خموده شو درسر
    وى قلب فراخ تنگ شو در بر
    وى اختر سعد نحس شو ايدر
    وى قوت راستي بكش كيفر
    وى تشنه بمير پيش آبشخور
    كوته گشتي، هنوز كوته تر
    بيرون شو و روز خرمى مشمر
    بفزاى به رامش و به رامشگر
    از خون دل هزار نام آور
    كين توز به مردمان دانشور
    هر روز به روز سفله اى بنگر
    پنهان كن آتشى به خاكستر بگريز و فزون مخور غم كشور
    بگريز و فزون مخور غم كشور


/ 48