اندیشه سیاسی محقق کرکی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
از حكمرانان شيعه گيلان بردند. حاكم مذكور براى اسماعيل احترام زيادى قايل بود و شمسالدين لاهيجى از علماى شيعه منطقه را به تعليم وى گماشت1. در مدتى كه اسماعيل در اختفا به سر مىبرد ارتباط او با مريدانش همچنان حفظ مىشد. ياران «اهل اختصاص» در كنار وى حضور داشتند و مريدان نيز مخفيانه به ديدارش مىشتافتند2.در اين زمان تشكيلات خانقاه صفوى چندان منظم و استوار شده بود كه مرگ شيوخ و اختفاى شاه اسماعيل خدشهاى به آن وارد نمىساخت. در مدتى كه اسماعيل در گيلان به سر مىبرد حوادثى روى داد و زمينه مناسب را براى خروج اسماعيل فراهم كرد. اختلاف در خاندان اوزون حسن بالا گرفته بود و جنگهايى بدون نتيجه قطعى روى داد. قدرت حكومت مركزى عملاً از بين رفت و در گوشه و كنار كشور مدعيانى ظهور كردند كه داعيه حكومت داشتند. در شرق ايران نيز سلطان حسين بايقرا پادشاه تيمورى گرفتار اختلافات داخلى و حملات ازبكان شده، قدرتش رو به تحليل مىرفت.در اين اوضاع شاه اسماعيل، يا به احتمال زياد ياران نزديك وى به اين نتيجه رسيدند كه زمان مناسب براى تلاش نهايى در راه دستيابى به قدرت فرا رسيده است3. تلاشهاى كاركيا ميرزا براى منصرف كردن شاه اسماعيل بهواسطه صغر سن، قلت سپاه و كثرت اعوان و انصار مخالفان4 به جايى نرسيد. شاه اسماعيل، نوجوانى كه شخصيت كامل و زودرس او