اندیشه سیاسی محقق کرکی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
نيز براى آن، احترام ويژهاى قائل بودند1.در اوايل قرن دوّم هجرى، عباسيان با استفاده از محبوبيت علويان در ايران به قدرت رسيدند. سركوبى شديد علوىها در دوره بنىعباس باعث شد تا بسيارى از آنها به ايران پناه آورده، نهضتها و حكومتهاى محلى شيعى را بنيان گذارند: در قرن سوم در گيلان و مازندران حكومتهاى محلى علوى تشكيل گرديد2. در قرن چهارم با ظهور آل بويه در ايران و عراق (320 ـ 454 ق.)، فاطميون در مصر (297 ـ 567 ق.)، حمدانىها در سوريه و عراق (293 ـ 394 ق.) و زيدىها در يمن (246 ـ 680 ق.) شيعه توانست عملاً حاكميت بخش عمدهاى از جهان اسلام را در دست بگيرد. قرن چهارم هجرى اوج و شكوفايى حكومتهاى شيعى است، همچنين از دورههاى درخشان تمدّن اسلامى بهشمار مىرود. آلبويه نقش عمدهاى در رشد تشيّع در ايران ايفا كردند. علماى شيعه اين عصر چون شيخ مفيد (م. 413 ق.) و سيد مرتضى (م. 436 ق.) با استفاده از موقعيت فراهم شده، اعتقادات كلامى و فقهى شيعه را مدوّن كرده، رشد بخشيدند. با اين حال در اين دوره بهرغم حاكميت عملى شيعيان، خلافت جهان اسلام همچنان در دست خلفاى عباسى بود و حكومتهاى شيعى ناچار بودند به نحوى با آن كنار آيند. با ظهور سلجوقيانِ سنّى مذهب و متعصّب، حكومت بوئيان خاتمه يافت و عصر جديدى از تعصبات و سختگيرىهاى مذهبى نسبت به شيعه شروع گرديد كه كم و بيش تا ظهور مغولان به طول انجاميد. بسيارى از شيعيان در اين دوران، به بهانههاى مختلف، قربانى تعصبات مذهبى حاكمان وقت شدند3.