(ششم) منع نمودن اخت ابوينى يا ابى مطلق اخوه امى را - حاشیه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حاشیه بر رساله ارث ملا هاشم خراسانی - نسخه متنی

سیدروح اللَّه موسوی خمینی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

اول، و نقص يك سدس و نيم در فرض دوم و نقص يك سدس در فرض سوم، و نقص دو سدس در فرض چهارم به سهم بنت واحده و بنات متعدده و اخت واحده و اخوات متعدده ابوينى يا ابى وارد مى‏شود چون نقص تركه از سهام مفروضه نمى‏شود مگر بدخول يكى از اين چهار صنف مرقوم در وراث فعلى ميت آن وقت نقص بر سهم يكى از اين چهار صنف وارد مى‏شود دون سهام باقى ورّاث.

(ششم) منع نمودن اخت ابوينى يا ابى مطلق اخوه امى را

و هم چنين منع نمودن اخوات متعدده ابوينى يا ابى، اخ يا اخت متحد امى را از آن كه رد بشود به آنها زياده بر فريضه‏شان كه سدس يا ثلث تركه بوده باشد.

(هفتم) منع نمودن مطلق اولاد و ان نزلوا ابوين را از بردن ما زاد بر سدس فريضه‏

نه رداً پس اگر وارث ميت منحصر باشد به احد الابوين او كليهما و بنت واحده يا منحصر باشد به احد الابوين و بنات متعدده پس ثلث زياد آمده در صورت اول رد مى‏شود به احد الابوين و بنت واحده ارباعاً و سدس زياد آمده در صورت دوم و سوم رد مى‏شود اخماساً.

(هشتم) منع نمودن اخوه و اخوات است نه اولاد اخوه و اخوات، مادر را از آن كه زياده بر سدس ببرد فريضهً‏

و رداً به چند شرط: اول آن كه اين اخوه لا اقل دو برادر باشند يا چهار خواهر يا يك برادر و دو خواهر دوم آن كه اين اخوه حاجبين در دنيا باشند حياً حين وفات مورث نه اين كه در حمل باشند يا مرده باشند سوم آن كه اين اخوه حاجبين با ميت ابوينى باشند يا ابى فقط چهارم آن كه پدر ميت حياة داشته باشد حين موت مورث. پنجم آن كه در اخوه حاجبين و در پدر مانعى نباشد از ارث بردن از قبيل كفر و رقيت و تولد اخوه حاجبين از زنا و قاتليت پدر مورث را و هر گاه اخوه حاجبين قاتل مورث باشند اشكالست پس ترك احتياط



نشود. ششم اشتراط مغايرت بين حاجب و محجوب چنانچه در وطى به شبهه و در نكاح مجوس تصوير مى‏شود و اللَّه تعالم.

/ 118