مسأله 9- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى و به خئوله امى
پس ثلث تركه حق خئوله امى است چه متحد و چه متعدد و در صورت تعدد مطلقا بالسويه قسمت مىكنند و دو ثلث ديگر حق عمومه امى است چه متحد و چه متعدد و در صورت تعدد مطلقاً بالسويه قسمت مىكنند و احتياط به صلح و تراضى گذشت.
مسأله 10- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به خئوله امى
پس با اتحاد خئوله امى سدس تركه حق او خواهد بود و با تعدد ثلث تركه و مطلقا بين خود بالسويه قسمت مىكنند و بقيه حق خئوله ابوينى يا ابى است با نبودن ابوينى چه متحد و چه متعدد و مطلقا بالسويه قسمت مىكنند.
مسأله 11- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى در صورت نبودن ابوينى
و به عمومه امى و به خئوله ابوينى يا ابى در صورت نبودن ابوينى پس ثلث تركه حق خئوله ابوينى يا ابى است چه متحد و چه متعدد و در صورت تعدد مطلقاً بالسويه قسمت مىكنند و سدس از دو ثلث باقى با اتحاد و ثلث آن با تعدد حق عمومه امى است و در صورت تعدد و اختلاف اقوى آنست كه بالسويه قسمت مىكنند و احتياط به صلح و تراضى گذشت و بقيه از دو ثلث حق عمومه ابوينى يا ابى است چه متحد و چه متعدد و در صورت تعدد و اختلاف للذكر ضعف الانثى.
مسأله 12- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى و به عمومه امى و به خئوله امى
پس ثلث تركه حق خئوله امى است چه متحد و چه متعدد و مطلقا بالسويه قسمت مىكنند و سدس از ثلثين با اتحاد و ثلث آن با تعدد حق عمومه امى است كه در