(قسم اول) آن كه احد الزوجين با يكى از اين اصناف نباشد
و اين قسم ذكر مىشود و در ضمن پانزده مسأله:مسأله 1- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه ابوينى يا ابى تنها با نبودن ابوينى
پس تمام تركه حق آنها خواهد بود چه متحد و چه متعدد و در صورت تعدد و اختلاف للذكر ضعف الانثى.مسأله 2- آن كه وارث فعلى منحصر است به عمومه امى
، ايضاً تمام تركه حق او مىباشد چه متحد و چه متعدد و در صورت تعدد و اختلاف در ذكوريت و انوثيت محل اشكال است كه آيا به تساوى قسمت مىشود يا للذكر ضعف الانثى پس احتياط [1] به صلح و تراضى ترك نشود اگر چه مشهور بلكه نقل اجماع شده در حكم به تساوى و آن اقوى است.مسأله 3- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله ابوينى يا ابى با نبودن ابوينى
، ايضاً تمام تره حق او مىباشد چه متحد و چه متعدد و مطلقاً بالسويه قسمت مىنمايند و لو مختلف باشند در ذكوريت و انوثيت.مسأله 4- آن كه وارث فعلى منحصر است به خئوله امى تمام تركه حق آنها مىباشد
چه متحد و چه متعدد و مطلقا بين خود بالسويه قسمت مىنمايند.[1] اين احتياط ترك نشود در اين مورد و در مسائل آتيه نظير آن.