(قاعده دوم) گفته شد كه اولاد عمومه و خئوله ارث من يتقربون به را مىبرند
و لا بد است از براى توضيح اين امر از ذكر دو مسأله:
مسأله 1- از براى ارث اولاد خئوله امى مثل خود خئوله امى چند قسم تصوير مىشود
(اول) آن كه تمام تركه حق او مىباشد
و آن در صورت انحصار وارث است به اولاد خئوله امى پس اگر همه آن اولاد بر فرض تعدد از يك خال يا از يك خاله باشند همه تركه حق آنها مىباشد و بايد مطلقا بين خود بالسويه قسمت نمايند و اگر از خئوله متعدده باشند بايد أولا تركه را بين خود خئوله بالسويه قسمت نمود و بعد قسمت هر يك را به اولادش داد و بر فرض تعدد اولاد بايد بين آنها هم مطلقا بالسويه قسمت نمود اعم از آن كه همه ذكور باشند يا همه اناث يا مختلف.
(دوم) آن كه نصف تركه يا سه ربع تركه حق آنها مىباشد
و آن در صورت انحصار وارث است به اولاد خئوله امى و بأحد الزوجين و كيفيت قسمت اين نصف يا سه ربع چنان است كه در قسم اول گفته شد.
(سوم) آن كه ثلث تركه حق آنها مىباشد
و آن در صورت انحصار وارث نسبى است به اولاد خئوله امى و به اولاد مطلق عمومه ام از آن كه اولاد عمومه ابوينى باشند يا ابى يا امى و ايضاً اعم از آن كه عمومه يا خئوله و اولاد متحد باشند يا متعدد و ايضاً اعم از آن كه با آنها احد الزوجين هم باشد يا نباشد و كيفيت سمت اين ثلث چنان است كه گفته شد.
(چهارم) آن كه سدس تركه بر فرض اتحاد اصولشان و ثلث تركه بر فرض تعدد اصولشان حق آنها مىباشد