هدفهاى والا كه قرآن آنها را در عدل (قيام مردم به قسط و استقرار عدالت) خلاصه كرده است، اما نه به مفهوم محدود آن كه برداشتن فاصله طبقاتى اجتماعى است بلكه به مفهوم پيوستگى و التزام به حق و انصاف از جانب انسان در تمام ابعاد زندگى و روابط او، در پيوند او با پروردگارش و با رهبريش، و در وابستگى او به خويشتن و اجتماع خود، و در رابطه او با آفريدگان پيرامونش.پايبندى و قيام او به قسط و عدالت از خلال ميزان (فطرت و خرد و كتاب و رهبرى ...) سنجيده و شناخته مىشود.جنبش راستين آن است كه با سخن راستين يا با نيرو و جنگ افزار در اين راستا بكوشد، و همان است كه بر مردم واجب است آن را پايه گذارند و بدان كمك كنند و به صفوفش بپيوندند، زيرا براى حق و براى نيكبختى آنان جهاد مىكند و مىكوشد و خود محك يارى دادن آنان به خدا و راه انبيا و پيامبران خداست.و اين آيه به همين نشانهها اشاره مىكند، آنجا كه گويد:«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا- ما پيامبران خود را فرستاديم،» تا دليل و راهنما به سوى خدا باشند و مردم را به خداى تعالى آشنا كنند.پس رسولان را مسئوليتى است معيّن كه همان تبليغ رسالت آفريدگار به آفريدگان، و راهنمايى ايشان به شناخت او، و ايمان به او، و كردار به رسالت اوست.پيامبر (ص) گفت: «خداوند پيامبران را نزدشان فرستاد تا حجّت رساى او بر آفريدگانش باشند، و فرستادگان او به نزد آنان بر ايشان گواه باشند، و در ميان آنان انبيايى بشارت دهنده و بيم دهنده برانگيخت تا كسانى كه در برابر دليل نابود مىشوند هلاك گردند و آنان كه از دليل زنده مىشوند زندگى يابند، و بندگان آنچه