تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
اساس قانع كردن استوار است، زيرا اقناع است كه ايمان را در نفس تقويت مىكند و مىپروراند و آن را با پويايى بيشتر و بزرگترى به حركت درمىآورد، و از هر عامل ديگرى پايدارتر است. پروردگار ما گويد: «سَنُرِيهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ «142»- زودا كه آيات خود را در آفاق و در وجود خودشان به آنان نشان خواهيم داد تا بر ايشان آشكار شود كه او حق است.»از اين رو ايمان حاصل از پذيرفتن دلايل و نشانهها (و اقناع) است كه دل و اندامها را به ذكر خدا خاشع و سر سپرده مىكند، و به فرمانبردارى از پيامبر و آنچه از حق و ميزان نازل شده وامىدارد، و به دنبال آن مؤمن را به بر پا داشتن عدالت و قسط برمىانگيزد، و هنگامى كه يكى از مؤمنان از پذيرفتن دعوت پيامبر و وحى عقب بماند و در آن تعلّل ورزد، بيگمان اين امر دليل بر تزلزل مبانى قانع شدن اوست.از آنجا كه ايمان ثمرههاى خود را به بار نمىآورد مگر آن كه به نظامى پرورشى، اجتماعى، اقتصادى، سياسى و فرهنگى و دربرگيرنده تمام جوانب زندگى و متضمّن سعادت بشريّت تحوّل يابد، خداوند شريعتى متكامل را همراه با دلايل آشكار و استوار كه به صورت كتاب درآمده نازل كرد.«وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ- و با آنان كتاب را نازل كرديم،» اگر دلايل قانع شدنهاى نخستين را تأمين مىكند، كتاب نظام عملى فراگير برانگيخته از ايمان را تأمين مىكند كه هدف آن نفوذ در نفوس و عالم واقع و بر پاداشتن قسط و عدالت، اين هدف بزرگ است كه شرعى بودن و شروعش از كتاب است.همراه با دلالت لفظ «انزال- فرو فرستادن» بر معنى ظاهر، اين كلمه بر فرض و واجب نيز دلالت باطنى دارد، و هر چه از جانب آفريننده بر آفريده نازل شود، همان لازم است و بر او واجب است كه بدان قيام و اقدام كند. و بديهى است