تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
كه شناخت ما از طريق دلايل به اين حقيقت كه كتاب از جانب خداست ما را ملزم مىسازد كه بدان عمل كنيم و مفادّش را به اجرا درآوريم.«وَ الْمِيزانَ- و ترازو را.»وسيلهاى كه به مدد آن مضمونهاى خارجى كتاب را مىشناسيم و داورى و قضاوت در دادخواهيها و محاكمهها عهدهدار آن است.پرسش اين است: ترازو كدام است؟ آيا همان عقل است؟ يا امام عادل؟يا اين سنجهها و مقياسهايى كه مردم چيزهاى خود را با آنها مىكشند و برمىسنجند؟به نظر مىرسد ترازو (يا ميزان) اساساً همان وسيله سنجشى باشد كه ما به مدد آن مطابق ساختن حكم را با واقعيّت خارجى مىشناسيم و تشخيص مىدهيم، و اين تطبيق كامل نمىشود مگر با عقل و امام و مقياس درست. و اين چگونه است؟اوّلا: قرآن نيامده است كه نقش عقل را بزدايد و باطل كند، بلكه براى آن آمده است تا اندوختههاى آن با اجتهاد در فهم حقايق و احكام و راه تطبيقش بيرون كشيده شود و وظيفه و نقش حسّاس و مهم خود را در زندگى بشريّت ايفا كند.ثانياً: قرآن آنجا كه تسليم به رهبرى شرعى در حدود ارزشهاى كتاب واجب مىآيد به جاى امام (سلطه عادل) نيامده است، پس نقش و وظيفه امام مكمّل نقش رسالت است. از اين رو پيامبر خدا (ص) گفت: «همانا من در ميان شما دو چيز گرانقدر باقى گذاشتم، تا وقتى بدان دو توسّل جوييد پس از من گمراه نخواهيد شد، يكى از آن دو از ديگرى بزرگتر است: كتاب خدا، كه ريسمانى است كشيده شده از آسمان به زمين، و عترت من، اهل بيتم. هان! كه اين دو هرگز از يكديگر جدا نمىشوند تا به حوض (كوثر) درآيند» «143» و تمام فرقههاى مسلمان بر اين روايت اتفاق دارند، همراه با حكم عقل بر ضرورت آن. امّا گفته خوارج كه:«كتاب خدا ما را كافى است» بيگمان باطل است، به شهادت قرآن، و شهادت