تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
سرنوشت ساز بين ياران و پيامبران خدا (حزب او) و ياران و پيشروان باطل (حزب شيطان) مىشود كه خداوند آن دو را از يكديگر متمايز سازد و جدا كند و به هدف اصلى از زندگى دنيايى ما كه همان آزمون است، تحقّق مىبخشد.«وَ لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ- تا خداوند بداند چه كسى به او و پيامبرانش يارى مىكند.»از مجاهدانى كه براى تحقق بخشيدن غايت و مراد رسالتها كه همان بر پا داشتن قسط و عدل است مىكوشند. آرى، شمشير وسيله اين كار است، امّا بازوهاى شمشير زن مجاهدان است كه شمشير را حمل مىكند و به وسيله آن با دشمنان مىجنگد، پس كسى نپندارد كه يارى خداوند به دين خود همواره به صورت غيبى و پنهانى روى مىدهد. و مجاهدان اين غايت و مراد را والاترين منظور و مقصود مىشمارند زيرا بزرگترين هدفهاى آنان رسيدن به خرسندى خداى سبحان است كه جهاد نزديكترين راه آن به شمار مىآيد.يارى دادن راستين و حقيقى به حق تنها به صرف پيوستن به صفوف مؤمنان، و برداشتن شمشير و جنگيدن تحقيق نمىيابد، هرگز ... اين فقط مظهر و نمادى است مطلوب، بلكه مهم، در كنار و همراه با اين امور آن است كه انگيزههاى توحيدى از سر چشمه ايمان به خدا جارى شده باشد، از اين رو است كه پروردگار ما گفت:«بِالْغَيْبِ- به ناديده (و اعتقاد به غيب)،» امّا كسى كه به انگيزهها و هدفهاى مادى و مصلحتى، يا براى آن كه ديگران بدو يارى دهند، يا براى هر چيز ديگر به مؤمنان مىپيوندد و همراه آنان مىجنگد، به غيب كه همان خرسندى خدا و بهشتهاى اوست پيوندى نمىيابد و اين آيه شامل حال او نمىشود ... از چيزهايى كه انگيزهها و هدفهاى انسان را ناب و زدوده از اغراض مىكند، علم اوست به اين كه وى به ذاتى ناتوان و خوار يارى نمىكند، و براستى خداى تعالى از روى نياز و ناتوانى وى را به نصرت و يارى دادن فرا نخوانده تا وى بها و اجرى در مقابل آن يارى طلب كند و پس از پيروزى