تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
هدف خود قرار مىدهند كه اخلاق خدا را در ميان آنان رسوخ دهند و ملكه ايشان سازند تا مردمى ربّانى شوند. از اين رو عيسى (ع) مهربانى و رحمت را آورد كه سخت دلىاى را كه بنى اسراييل بدان دچار شده بودند چاره كند، آنجا كه پروردگار ما درباره آنان گويد: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَهِيَ كَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجارَةِ لَما يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهارُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْماءُ وَ إِنَّ مِنْها لَما يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ «168»- پس از آن دلهاى شما چون سنگ، سخت گرديد، حتى سختتر از سنگ كه از سنگ گاه جويها روان شود، و چون شكافته شود آب از آن بيرون جهد، و گاه از بيم خدا از فراز به نشيب فرو غلتد.»اين امر كه خداوند اين دو صفت را در دلهاى پيروان عيسى (ع) قرار داد، هرگز بدين معنى نيست كه خداوند پيامبرى را با لطف و رحمت مىفرستد و پيامبرى ديگر را با شدّت و آهن (شمشير)، يا جهاد با شمشير و وارد شدن در عمق معركه براى استقرار قسط و عدالت در صورتى كه شرايط چنين بخواهد و اوضاع و احوال اقتضا كند بر آنان فرض و واجب نشده، بلكه بدين معنى است كه حال اجتماعى كه به سبب سخت دلى و نافرمانى از پاى درآمده با شمشير چاره نمىشود بلكه با مهربانى و رأفت، و چه بسا با رهبانيّت درمان شود.قرآن سپس تجربهاى مهم از تجارب پيروان عيسى (ع) را بيان مىكند. پس از عيسى جابران و سركشان پديد آمدند و اكثريت مردم در نافرمانى و سخت دلى و پيروى از تحريف و بدعت گذارى با شاهان خود همگام و همراه شدند. پس به مذاهبى گوناگون تقسيم شدند و بيشتر مردم در برابر گردنكشان و طاغوتان خاموش ماندند و از مدّعيان دين پيروى كردند. امّا اندكى از آنان به مبارزه و مقاومت تصميم گرفتند، اما چگونه؟آنان با دو نوع مبارزه روبرو بودند: مبارزه سياسى و مبارزه اجتماعى كه از